کلمه جو
صفحه اصلی

غرور و تعصب

فرهنگ فارسی

نوشته جین اوستن . نویسنده در این کتاب با تصویر صحنه هایی از زندگی معمولی و روزمره چند خانواده داستانی شیرین و دلپذیر پرداخته . مادر سبکسری که می کوشد دخترانش را شوهر دهد و جوانی را از خاندان اشراف که از فرط غرور ] بهمه زنان بدیده خرده گیری می نگرد و دختری زیبا و با نشاط و شوخ طبع که با [ تعصب ] شدیدی ازین جوان بیزار است و جوانی زیبا و توانگر ولی ساده و زودباور که بواسطه مداخله نابجای دوستش دختری را که از جان و دل دوست دارد ترک میکند از بازیگران این داستانند . این کتاب بفارسی ترجمه و منتشر شده .

دانشنامه عمومی

غرور و تعصب (به انگلیسی: Pride and Prejudice) (به معنی تفاخر و پیش داوری) رمان مشهوری اثر جین آستن، نویسندهٔ انگلیسی است. این کتاب دومین داستان جین آستن است. او این داستان را در سال ۱۷۹۶، درحالی که تنها ۲۱ سال داشت، نوشت، اما تا سال ۱۸۱۳ چاپ نشد. اکثر منتقدان غرور و تعصب را بهترین اثر جین آستن می دانند و خود او آن را «بچهٔ دلبند من» می نامید. بااین حال، این کتاب، که ابتدا با نام تأثرات اولیه نوشته شده بود، تا مدت ها توسط ناشران رد می شد و وقتی پس از ۱۷ سال به چاپ رسید، به جای نام آستن، نام «یک خانم» به عنوان نام نویسنده روی جلد به چشم می خورد.
الیزابت بنت
آقای دارسی
جین بنت
آقای بینگلی
خانم بنت
آقای بنت
لیدیا بنت
مری بنت
کیتیا بنت
آقای کالینز
شارلوت لوکاس
از این رمان بارها فیلم سازی شده است، که یکی از معروف ترین نسخه های آن متولد سال ۲۰۰۵ با بازی کیرا نایتلی (در نقش «الیزابت») و مَتیو مَک فادین (در نقش «آقای دارسی») بوده است. در سال ۲۰۰۴ هم بالیوود برمبنای این کتاب، فیلم عروس و تعصب را با بازی آیشواریا رای ساخت.
آقا و خانم بِنِت (Bennet) پنج دختر دارند. جِین و الیزابت بزرگ تر از سه خواهر دیگر هستند و البته باوقارتر و سنگین تر. دو خواهر کوچکتر بسیار سبکسر هستند و مایه خجالت دو خواهر بزرگشان. دختر وسط (مری) تنها دختر نازیبای خانواده است بنابراین به یادگیری ساز زدن و کمالات پرداخته. چندی است که در همسایگی شان در قصری به نام «نِدِرفیلد» مردی سرشناس و ثروتمند به اسم «چارلز بینگلی» ساکن شده که بسیار بامحبت و خوش چهره است. خانم بِنِت می کوشد تا هرطور شده مرد جوان را برای ازدواج به یکی از دخترانش مایل کند. در یک مهمانی عمومی روستا، خانوادهٔ بِنِت نیز حضور دارند. آقای دارسی، دوستِ صمیمی چارلز بینگلی هم در آن جشن شرکت کرده است. او صاحب قصری به نام پمبرلی است و مردی بسیار ثروتمند و خوش قیافه است، ولی رفتاری بسیار متکبرانه و پرغرور دارد. آن شب، جین با چارلز بینگلی آشنا می شود و ارتباط عاشقانه ای بین آن دو شکل می گیرد.
پس از آن مراسم، همه از خودبزرگ بینی و بدخلقی دارسی صحبت می کنند؛ مخصوصاً الیزابت از رفتار او بسیار متنفر شده است چون دارسی، بدون اینکه بداند الیزابت حرف هایش را می شنود، به زیبایی او توهین کرد و نپذیرفت با او برقصد.

دانشنامه آزاد فارسی

غرور و تعصب (Pride and Prejudice)
رمانی از جین آستین، منتشر شده بدون نام نویسنده اثر به انگلیسی در ۱۸۱۳. این اثر از نخستین و معروف ترین رمان های آستین و به گفتۀ منتقدان شاهکار اوست. چارلز بینگلی جوان ثروتمندی است که خانه ای در هارتفردشر اجاره می کند. به محض ورودش، همۀ همسایگان او را مورد مناسبی برای دخترانشان در نظر می گیرند. اما چارلز عاشق جین، بزرگ ترین دختر از پنج دختر خانم بنت (زنی با رفتاری مبتذل و بی نزاکت) از خانواده ای فقیر می شود. دو خواهر چارلز با حمایت یکی از دوستانشان به نام فیتس ویلیام دارسی می کوشند برادر را از تصمیمش منصرف کنند. چارلز آن جا را ترک می کند. دارسی با همۀ غرور و پیش داوری هایش به الیزابت، خواهر جین، دل می بازد. لیدیا، خواهر دیگر جین، نیز با افسر جوانی به نام جورج ویکم فرار می کند. طی این مدت نیز بینگلی و جین، و دارسی و الیزابت، با وجود مخالفت عمۀ مغرور دارسی، نامزد می شوند. این رمان با ترسیم و توصیف پرنشاط و ظریفِ برخی شخصیت ها، به ویژه شخصیت های فکاهی ازجمله کشیش کالینز و خانم بنت، و نیز با ترسیم طرح های استوار و بی پیرایه به صورت اثری جذاب و فراموش نشدنی درآمده است. آثار آستین را «رمان های زندگی خانگی» نامیده اند، که غرور و تعصب نمونۀ مشهور آن هاست.

پیشنهاد کاربران

غرور و تعصب ( ۱۷۹۶ ) ، نام کتاب بسیار مشهوری از نویسندهٔ انگلیسی، جین آستن است.
این کتاب، دومین داستان جین آستن است. او این داستان را در سال ۱۷۹۶، در حالی که تنها ۲۱ سال داشت، نوشت، اما تا سال ۱۸۱۳ چاپ نشد.
اکثر منتقدین غرور و تعصب را بهترین اثر جین آستن می دانند و خود او آن را «بچهٔ دل بند خود» می نامد. با این حال، این کتاب، که ابتدا با نام «تأثرات اولیه» نوشته شده بود، تا مدت ها توسط ناشرها رد می شد و وقتی پس از ۱۸ سال به چاپ رسید، به جای نام آستن، نام «یک خانم» به عنوان نام نویسنده روی جلد به چشم می خورد.
از این رمان بارها فیلم سازی شده است، که آخرین بار آن سال ۲۰۰۵ با بازی کیرا نایتلی ( در نقش الیزابت ) و مَتیُو مک فادِن ( در نقش آقای دارسی ) بوده است. در سال ۲۰۰۴ هم بالیوود بر مبنای این کتاب، فیلم عروس و تعصب را با بازی آیشواریا رای ساخت.
خلاصهٔ داستان
آقا و خانم بنت ( Bennet ) پنج دختر داشتند . جِین و الیزابت بزرگ تر از سه خواهر دیگر بودند و زیباتر و سنگین تر. چندی بود که در همسایگی شان در باغی به نام "نِدِرفیلد" مردی سرشناس و ثروتمند به اسم "چارلز بینگلی" زندگی می کرد که بسیار با محبّت و خوش چهره بود. خانم بنت می کوشید تا هر طور شده مرد جوان را برای ازدواج به یکی از دخترانش مایل کند . در یک مهمانی که بینگلی ترتیب داده بود، خانواده ی بنت نیز حضور داشتند . آقای دارسی، دوستِ شوهرِ خواهر چارلز هم در آن جشن بود . او سر و وضعی آراسته و پر غرور داشت . آن شب، جین با چارلزبینگلی آشنا شد . دوشیزه بینگلی هم دوست داشت دارسی به او توجه کند که چنین نشد.
پس از آن مراسم، همه از خودبزرگ بینی و بدخلقی دارسی صحبت می کردند؛ ولی الیزابت حسی درونی نسبت به او داشت . از سوی دیگر کشیش "کالینز"، برادرزاده ی آقای بنت و وارث خانواده ی آن ها قصد داشت تا با یکی از دخترعموهایش ازدواج کند . وی نخست جین را برگزید، ولی وقتی فهمید جین با بینگلی می خواهد نامزد کند به فکر الیزابت افتاد. خانم بنت هم با این پیوند موافق بود؛ چون دراین صورت ارث خانوادگی آن ها به غریبه ها نمی رسید. با این حال الیزابت درخواست کالینز را رد کرد و تهدیدهای مادرش را نیز نادیده گرفت. در همین روزها با آقای "ویکهام" آشنا شد . ویکهام خود را برادرخوانده ی دارسی معرفی کرد و از دارسی به بدی یاد نمود. الیزابت با شنیدن این حرف ها عمیقاً به فکر فرو رفت . آیا دارسی همسر خوبی برای او بود ؟ آیا او را خوش بخت می کرد؟ الیزابت کوشید تا بیش تر از دارسی بداند و اخلاق و رفتار او را زیر نظر بگیرد تا او را بهتر بشناسد.
پس از چندی خانواده ی آقای بینگلی به خانه ی دارسی در لندن رفت. این سفر را خواهر بینگلی طراحی کرده بود. او عاشق دارسی بود و با این حیله ی زنانه می خواست بین برادرش و جین فاصله بیندازد تا چارلز به خواهر دارسی علاقه مند شود تا بدین گونه دارسی را از آن خود کند .
جین و الیزابت از این موضوع خبر یافتند. الیزابت در ذهنش دارسی را نیز بی تقصیر نمی دانست . کشیش کالینز وقتی دید که دخترعمویش الیزابت هم برای ازدواج با او بی میل است متوجه دوست الیزابت، شارلوت شد و سرانجام با او عروسی کرد .
زمانی گذشت . از بینگلی و دارسی خبری نشد . جین با دایی و زن دایی اش به "هانسفورد" رفت تا شاید روحیه ی از دست رفته اش را بازیابد. پس از هفته ای الیزابت هم نزد وی رفت . در آن جا با دارسی دیدار کرد. دارسی به او اظهار عشق و علاقه کرد؛ ولی الیزابت با ردّ درخواست وی، از ستم های او به ویکهام و جداسازی چارلز از جین سخن راند . دارسی در نامه ای به الیزابت نوشت :« خانم محترم !ویکهام فردی هوس باز و دروغ گو است. او قصد فریب خواهر کوچک تان را دارد . »
چندی نمی گذرد که این حقیقت آشکار می شود؛ زیرا ویکهام با "لیدیا " ( خواهر کوچک الیزابت ) به لندن می گریزد. دارسی ترتیبی می دهد که آن ها را بیابند . سپس با پرداخت پول به هر دو، ویکهام را وادار می کند تا با لیدیا ازدواج نماید .
چارلز بینگلی نیز در آن جا جین را می بیند . خواهرش می کوشد تا او را از پیوند با جین منصرف کند؛ ولی بی ثمر است . آن ها عاشق هم اند . دارسی نیز دست از سر الیزابت برنمی دارد و باز هم به او پیشنهاد ازدواج می دهد . الیزابت این بار می پذیرد .
شخصیت های داستان [ویرایش]
الیزابت بنت
آقای دارسی
جین بنت
آقای بینگلی
خانم بنت
آقای بنت
لیدیا بنت
مری بنت
کیتیا بنت
آقای کالینز
شارلوت لوکاس
ترجمهٔ فارسی [ویرایش]
این کتاب در اسفند ۱۳۳۶، توسط شمس الملوک مصاحب به فارسی برگردانده شده است و توسط انتشارات جامی منتشر میشود. نام «غرور و تعصب» که به اذعان خود مترجم، ترجمهٔ دقیقی از عنوان اصلی نیست، توسط این مترجم انتخاب شده و اکنون در همه جای ادبیات فارسی، این کتاب مشهور را با همین نام می شناسند. ترجمهٔ دیگر از این کتاب متعلق به آقای رضا رضایی است که توسط نشر نی به چاپ رسیده است.
رده های صفحه: رمان های ۱۸۱۳ ( میلادی ) رمان های جین آستن صد کتاب برتر همه زمان ها به انتخاب گاردین رمان های بریتانیایی رمان هایی که بر پایه آن ها فیلم ساخته شده است
قس عربی
الکبریاء والتحیزأو الکبریاء والتحامل [2] ( بالإنجلیزیة: Pride and Prejudice ) نشرت لاول مرة فی 28 کانون الثانی / ینایر 1813، هی الأکثر شهرة من روایات جین اوستن واحدة من أولى الروایات الکومیدیه الرومانسیه فی تاریخ الروایه.
افتتاحیة خط واحد من الأکثر شهرة فی الادب الإنکلیزی - " حقیقة اعترف بها عالمیا ، وهی کل قلب رجل یحمل حظا سعیدا ، یجب أن یرید زوجه".
کتبت اولا کبریاء والتحیز بین 1796 و 1797، فی البدایة دعتها جین اوستن الانطباعات الأولى، ولکن لم تنشر ابدا تحت هذا العنوان، فقد نشرت التنقیحات التالیة لاول مرة فی 28 کانون الثانی / ینایر 1813. . مثل کل سابقاتها، والاحساس والشعور، ونورثانغیر الکنیسة، فقد کتب فی ستیفینتون، هامبشای . . .


کلمات دیگر: