کلمه جو
صفحه اصلی

عبدالملکی

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند واقع در ۲۹ هزار گزی شمال باخرتی شهر نهاوند کنار رودخانه تویسرکان واقع در جلگه و سردسیر و مالاریایی است آب آن از رودخانه تامین میشود محصول آن : غلات دیمی حبوبات توتون است اهالی بکشاورزی اشتغال دارند راه مالرو دارد در فصل خشکی ارابه رواست

لغت نامه دهخدا

عبدالملکی . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (ص نسبی ) نسبت است به عبدالملک العبد الملکی پسر دختر عماربن رجاء استرابادی متوفی به سال 350 هَ . ق . (از اللباب ج 2 ص 113).


عبدالملکی. [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] ( ص نسبی ) نسبت است به عبدالملک العبد الملکی پسر دختر عماربن رجاء استرابادی متوفی به سال 350 هَ. ق. ( از اللباب ج 2 ص 113 ).

عبدالملکی. [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میان دربند بخش مرکزی کرمانشاهان ، واقع در 68هزارگزی شمال باختری کرمانشاه و سه هزارگزی باختری راه شوسه سنندج در دامنه ای و سردسیر است و 25 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

عبدالملکی. [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند واقع در 29 هزارگزی شمال باختری شهر نهاوند. کنار رودخانه تویسرکان واقع در جلگه و سردسیر و مالاریایی است و 479 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه تأمین میشود محصول آن : غلات دیمی ، حبوبات ، توتون است. اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه مالرو دارد در فصل خشکی ارابه رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

عبدالملکی . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان دربند بخش مرکزی کرمانشاهان ، واقع در 68هزارگزی شمال باختری کرمانشاه و سه هزارگزی باختری راه شوسه ٔ سنندج در دامنه ای و سردسیر است و 25 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


عبدالملکی . [ ع َ دُل ْ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند واقع در 29 هزارگزی شمال باختری شهر نهاوند. کنار رودخانه ٔ تویسرکان واقع در جلگه و سردسیر و مالاریایی است و 479 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه تأمین میشود محصول آن : غلات دیمی ، حبوبات ، توتون است . اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه مالرو دارد در فصل خشکی ارابه رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


دانشنامه عمومی

عبدالملکی به یکی از موارد زیر اشاره دارد:
ایل عبدالملکی
تپه عبدالملکی، مربوط به دوره اشکانیان (در شهرستان نهاوند، بخش خزل، روستای عبدالملکی)

دانشنامه آزاد فارسی

عَبْدُالمَلِکی
از طوایف ترک یک جانشین مازندران، ساکن ناحیۀ زاغ مرز و میانکاله. در گذشته ساکن دره گز خراسان بودند و گویا در دورۀ زندیه به فارس تبعید شدند. در آغاز سلطنت آقامحمدخان قاجار به اطراف شهریار در استان تهران انتقال یافتند و در سا ل های آخر سلطنت او همراه خواجه وندها به نور در مازندران تبعید شدند و ۵۰ـ۶۰ سال بعد به حوالی خلیج میانکاله منتقل شدند. از سازمان اجتماعی عبدالملکی ها اثری باقی نمانده است، اما در گذشته ایل عبدالملکی از چندین طایفۀ عمده از جمله کلوند، شیخ وند، زین وند و چهاربنیچه تشکیل می شد. عبدالملکی ها در بیچه بندی نظامی دورۀ قاجاریه مکلف به تأمین دسته ای نظامی بودند که ریاست آنان معمولاً با خوانین موروثی عبدالملکی بود. آخرین سرکردۀ بزرگ عبدالملکی ها، قاسم خان هژبرالدوله نام داشت که در دورۀ پهلوی اول می زیست و ظاهراً از مدافعان مشروطیت بود. از دیگر بزرگان و سرکردگان این طایفه می توان عبدالرزاق خان عبدالملکی، از سرداران کریم خان زند، صادق خان عبدالملکی و ابدال خان عبدالملکی ( ـ۱۲۰۵ق)، از سرداران آقامحمدخان در شیراز، را نام برد. سواران عبدالملکی در جنگ های ایران و روس و همچنین در جنگ های محلی ایران شرکت داشتند. اغلب عبدالملکی ها در نواحی مختلف ساری، بابل، بهشهر، نکا و میانکاله سکونت دارند.

پیشنهاد کاربران

طایفه عبدالملکی از قوم بزرگ لر
مسکن اصلی این طایفه استان فارس بود

و
توسط سلسله ترک قاجاری
از شیراز به قم کوچ داده شدند

طایفه لر عبدالملکی یکی از متحدان
سلسله لر زند بود

کریم خان زند از ایل لر لک
سلسله زند

طوایف ایل لر عبدالملکی
کال وند
شیخ وند
زینوند
فهروند ( چهاربنیچه. پاشاکلایی. کلسوند. . . .



ما خودمان رو لک می دانیم نیازی به گفته کسی نیست


کلمات دیگر: