آنکه دم او چون افعی مسموم کننده باشد
افعی دم
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
افعی دم. [ اَ دَ ] ( ص مرکب ) آنکه دم او چون افعی مسموم کننده باشد :
به افعی دمان نامه ای می نویسم
منقش بمهر زمرد نگینه.
به افعی دمان نامه ای می نویسم
منقش بمهر زمرد نگینه.
محمداسحاق شوکت ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: