کلمه جو
صفحه اصلی

مونی

فارسی به انگلیسی

typical


مترادف و متضاد

female (اسم)
ماده، زن، مؤنث، جنس ماده، نسوان، مونی، جانور ماده

feminine (اسم)
مونی، زنان، جنس زن

فرهنگ فارسی

سستی کننده و درنگ نماینده .

لغت نامه دهخدا

مؤنی. [ م ُءْ ] ( ع ص ) بازدارنده. || بادرنگ گرداننده. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || تأنی کننده. اهمال کننده. درنگ نماینده. ( از ناظم الاطباء ).

مؤنی. [ م ُ ءَن ْ نا ] ( ع ص ) سستی کرده شده. درنگی نموده شده. ( از منتهی الارب ).

مؤنی. [ م ُ ءَن ْ نی ]( ع ص ) سستی کننده و درنگ نماینده. ( از منتهی الارب ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۱۱°۵۴′ شمالی ۳°۳۰′ غربی / ۱۱٫۹۰۰°شمالی ۳٫۵۰۰°غربی / 11.900; -3.500
باله
مونی شهری در شهرستان یاهو در استان باله در بورکینافاسوی جنوبی است و جمعیت آن ۱۰۲۰ نفر است.

دانشنامه آزاد فارسی

مونی (Moonie)
نام عامه پسند پیروان کلیسای اتحاد، فرقۀ مذهبی که سون میونگ مون تأسیس کرد.


کلمات دیگر: