آن که طرب را سنجد و آزمایش کند .
طرب سنج
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
طرب سنج. [ طَ رَس َ ] ( نف مرکب ) که طرب سنجد. شادی آزما :
بمیخانه از شام تا صبحدم
طرب سنج احیا چو اهل حرم.
بمیخانه از شام تا صبحدم
طرب سنج احیا چو اهل حرم.
ملاطغرا ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: