صفحه اصلی
فحص کردن
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - کاویدن جستجو کردن ۲ - تفتیش کردن
لغت نامه دهخدا
فحص کردن. [ ف َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کاویدن. جستجو کردن. رجوع به فحص شود.
کلمات دیگر: