کلمه جو
صفحه اصلی

قاطع رحم

فرهنگ فارسی

کسی که خویشی را ببرد و پیوند برادری را گسسته کند .

لغت نامه دهخدا

قاطع رحم. [ طِ ع ِ رَ ح ِ ] ( ص مرکب ) کسی که خویشی راببرد و پیوند برادری را گسسته کند. ( ناظم الاطباء )


کلمات دیگر: