۱ - ( صفت ) دارنده چندین شغل و هنر چند کاره . ۲ - کار بسیار .
صد کار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
صدکار. [ ص َ ] ( ص مرکب ) چندین کاره. دارنده چندین هنر :
منم در کار خود صدکار و بی کار
بگاه مهر دل صدیار و بی یار.
ز بهر مردم بیگانه صد کار
بنام و ننگ باید کرد ناچار.
رخانش همچو تیغ زنگ خورده
بناخن سر بسر صدکار کرده.
منم در کار خود صدکار و بی کار
بگاه مهر دل صدیار و بی یار.
( ویس و رامین ).
|| ( اِ مرکب ) کار بسیار : ز بهر مردم بیگانه صد کار
بنام و ننگ باید کرد ناچار.
( ویس و رامین ).
و صد در این بیت ها افادت تکثیر کند. || احتمالا" در بیت زیر معنی آرایش دهد : رخانش همچو تیغ زنگ خورده
بناخن سر بسر صدکار کرده.
( ویس و رامین )
کلمات دیگر: