کلمه جو
صفحه اصلی

کاریزنو

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان قصبه مرکز دهستان بالاجام بخش تربت جام شهرستان مشهد در ۵٠ کیلومتری شمال غربی تربت جام جلگه و معتدل ۸٠۴ تن سکنه آب از قنات محصول غلات بنشن پنبه شغل زراعت کسب مالداری و قالیچه بافی .
دهی از دهستان گل فریز بخش خوسف بیرجند

لغت نامه دهخدا

کاریزنو. [ ن ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان عشق آباد بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور، در 27هزارگزی جنوب خاوری فدیشه . جلگه و معتدل و سکنه ٔ آن 142 تن است . قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت و مالداری و کرباس بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاریزنو. [ ن ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان قصبه ٔ مرکز دهستان بالاجام بخش تربت جام شهرستان مشهد، در 50هزارگزی شمال باختری تربت جام سر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به تربت جام . جلگه و معتدل و سکنه ٔ آن 804 تن است . قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و بنشن و پنبه و شغل اهالی زراعت و کسب و مالداری و قالیچه بافی است . راه اتومبیل رو دارد. دارای دبستان است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاریزنو. [ ن ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان گل فریز بخش خوسف شهرستان بیرجند، در 22هزارگزی خاور خوسف و 3هزارگزی باختر گل . کوهستانی و معتدل و سکنه ٔ آن 91 تن است ، قنات دارد. محصول آن غلات و بادام و زرد آلو و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاریزنو. [ ن ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان احمد آباد بخش فریمان شهرستان مشهد، در 36هزارگزی شمال باختری فریمان . جلگه و معتدل و سکنه ٔ آن 8 تن است . قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاریزنو. [ ن ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان قصبه مرکز دهستان بالاجام بخش تربت جام شهرستان مشهد، در 50هزارگزی شمال باختری تربت جام سر راه شوسه عمومی مشهد به تربت جام. جلگه و معتدل و سکنه آن 804 تن است. قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و بنشن و پنبه و شغل اهالی زراعت و کسب و مالداری و قالیچه بافی است. راه اتومبیل رو دارد. دارای دبستان است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

کاریزنو. [ ن ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان گل فریز بخش خوسف شهرستان بیرجند، در 22هزارگزی خاور خوسف و 3هزارگزی باختر گل. کوهستانی و معتدل و سکنه آن 91 تن است ، قنات دارد. محصول آن غلات و بادام و زرد آلو و شغل اهالی زراعت است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

کاریزنو. [ ن ُ ] ( اِخ )دهی از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور، در 2هزارگزی باختر قدمگاه. جلگه و معتدل و سکنه آن 267 تن است. قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

کاریزنو. [ ن ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد، در 24هزارگزی جنوب مالرو عمومی فریمان. کوهستانی و معتدل و سکنه آن 285تن است. قنات و چشمه دارد. محصول آن غلات و بنشن و تریاک و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

کاریزنو. [ ن ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان عشق آباد بخش فدیشه شهرستان نیشابور، در 27هزارگزی جنوب خاوری فدیشه. جلگه و معتدل و سکنه آن 142 تن است. قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت و مالداری و کرباس بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

کاریزنو. [ ن ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان احمد آباد بخش فریمان شهرستان مشهد، در 36هزارگزی شمال باختری فریمان. جلگه و معتدل و سکنه آن 8 تن است. قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

کاریزنو. [ ن ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد، در 24هزارگزی جنوب مالرو عمومی فریمان . کوهستانی و معتدل و سکنه ٔ آن 285تن است . قنات و چشمه دارد. محصول آن غلات و بنشن و تریاک و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


کاریزنو. [ ن ُ ] (اِخ )دهی از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور، در 2هزارگزی باختر قدمگاه . جلگه و معتدل و سکنه ٔ آن 267 تن است . قنات دارد. محصول آن غلات و تریاک و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


دانشنامه عمومی

کاریزنو ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
کاریزنو (نصرآباد)
کاریزنو (صالح آباد)
کاریزنو (فریمان)
کاریزنو (مشهد)
کاریزنو (نیشابور)


کلمات دیگر: