کلمه جو
صفحه اصلی

عدا

فرهنگ فارسی

کلمه ایست که بدان استثنا شود چنانکه گویند قام القول عدا زیاد و عدا زید و ماعدا زید

لغت نامه دهخدا

عدا. [ ع َ ] ( ع حرف ) کلمه ای است که بدان استثنا شود چنانکه گویند: قام القوم عدا زیداً و عدا زید و ماعدا زید. ( اقرب الموارد ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَدّاً: شمارش کردنی نگفتنی (کلمه عد در عبارت "فلا تعجل علیهم انما نعد لهم عدا "به معنای شمردن است ، و چون شمردن هر چیزی آن را به آخر میرساند و نابود میکند ومعنی آن میشود :بنابراین بر [شکست و هلاکت] آنان شتاب مکن، ما [همه اعمال و رفتار حتی لحظات عمرشان را] به...
معنی نَعُدُّ: می شماریم(کلمه عد در عبارت "فلا تعجل علیهم انما نعد لهم عدا "به معنای شمردن است ، و چون شمردن هر چیزی آن را به آخر میرساند و نابود میکند ومعنی آن میشود :بنابراین بر [شکست و هلاکت] آنان شتاب مکن، ما [همه اعمال و رفتار حتی لحظات عمرشان را] به دقت شماره...
ریشه کلمه:
عدد (۵۷ بار)

عدّ به معنی شمردن و عدد اسم مصدر است به معنی شمرده. در قاموس گوید: «العدّ: الاحصاء والاسم العدد والعدید». . یعنی آنها را تا آخر حساب کرده و به طرز مخصوصی شمرده است در «حصا» گفته‏ایم که احصاء تمام کردن شمارش است مثل: . . یعنی با طرز دقیقی عمرشان و مهلتشان را می‏شماریم تا به آخر رسد. تعدید: ذخیره کردن . «عدّد المال: جعله عدّة للدهر» اعداد: آماده کردن که نوعی شمردن است . برای مقابله با دشمنان آنچه بتوانید نیرو آماده کنید. عُدَّة:(بضّم اول) ذخیره شده و آماده شده «اَلعُدَّةُ ما اَعدَدتَهُ لِحَوادِثِ الدَّهرِ مِنَ المالِ وَ السِّلاحِ» . اگر خروج به جنگ اراده می‏کردند حتماً برای آن وسیله آماده شده فراهم می‏کردند. عِدَّة: (بکسر اول) شی‏ء معدود است: «اَلعِدَّةُ هِیَ الشَّی‏ءُ المَعدُود» . هر که از شما مریض باشد برای اوست معدودی از روزهای دیگر. گاهی به معنی عدد است مثل . عدّه زن مطلقه مدت معدود است که باید در آن از ازدواج خودداری کند.. * . عدد ظاهراً بمعنی معدود است و شاید تقدیر آن «ذات عدد» باشد. * . گفته‏اند: مراد از عادّین ملائکه حسابگر اعمال یا حسابگر اعمار یا هر که قدرت حساب دارد، است. * . آیه در بیان اعمال حجّ است مراد از ایّام معدودات ایّام تشریق است یعنی روز 11 و12 و 13 ذوالحجة، و مراد از ذکر خدا تکبیرات مخصوصی است که بعد از پانزده نماز خوانده می‏شود برای کسانیکه در «منی» هستند و بعد از ده نماز برای دیگران در تفسیر عیاشی چند روایت نقل شده که ایّام معدودات ایام تشریق و ذکر عبارت است از تکبیر بعد از نماز. تکبیر آن روزها به نقل مجمع بدین قرار است «اَللَّه اَکبَرُ. اَللَّه اَکبَرُ. لا الهَ اَلا اللَّهُ وَ اَللَّه اَکبَرُ. وَللَّهِ الحَمدُ. اَللَّه اَکبَرُ عَلی‏ ماهَدانا. وَالحَمدُللَّهِ عَلی‏ ما اَولانا وَ اَللَّه اَکبَرُ علی‏ ما رَزَقَنا مِن بَهیمَةِ الاَنعامِ». * . این ادّعای یهود است راجع به عذاب آخرت و مرادشان کم بودن مدت آن است به قولی مراد از ایام معدودات چهل روز است به قدر مدّت عبادت گوساله و بقولی مدت آن هفت روز بود و همان هفت روز مراد است و از جبائی نقل شده که: غرض قطع شدن عذاب است یعنی پیوسته در عذاب نخواهیم بود. قول جبائی و هفت روز از قول اول اقوای است که بنیاسرائیل همه چهل روز مدّت میعاد موسی را عبادت گوساله نکردند بلکه بعد از گذشتن یک ماه‏ آن زمزمه پیدا شد والله العالم.


کلمات دیگر: