شهری در جلیل که عیسی نخستین معجزه خویش مبنی بر تبدیل آب بشراب را در آنجا انجام داده .
قاطنه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( قاطنة ) قاطنة. [ طِ ن َ ] ( ع ص ) تأنیث قاطن. || ج ِ قاطن. ( منتهی الارب ).
قاطنة. [ ن َ ] ( اِخ ) شهری در جلیل که عیسی نخستین معجزه خویش مبنی بر تبدیل آب به شراب را در آنجا انجام داده : چون آب را شراب کرد در قاطنه جلیل ، و در سیم روز شد عروسی در قاطنه جلیل. ( دیاتسارون ، ص 46 ).
قاطنة. [ ن َ ] ( اِخ ) شهری در جلیل که عیسی نخستین معجزه خویش مبنی بر تبدیل آب به شراب را در آنجا انجام داده : چون آب را شراب کرد در قاطنه جلیل ، و در سیم روز شد عروسی در قاطنه جلیل. ( دیاتسارون ، ص 46 ).
قاطنة. [ طِ ن َ ] (ع ص ) تأنیث قاطن . || ج ِ قاطن . (منتهی الارب ).
قاطنة. [ ن َ ] (اِخ ) شهری در جلیل که عیسی نخستین معجزه ٔ خویش مبنی بر تبدیل آب به شراب را در آنجا انجام داده : چون آب را شراب کرد در قاطنه ٔ جلیل ، و در سیم روز شد عروسی در قاطنه ٔ جلیل . (دیاتسارون ، ص 46).
کلمات دیگر: