کلمه جو
صفحه اصلی

میمون باز

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که میمونی را تربیت کندو او را ببازیهای مختلف و ادارد و بدین وسیله ارتزاق نماید.
دهی است از دهستان خالصه بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان

لغت نامه دهخدا

میمون باز. [ م َ موم ْ /م ِ موم ْ ] (نف مرکب ) آن که معاش او از بازی میمون باشد. (آنندراج ). بازی کننده با میمون و به بازی دارنده او را. کسی که میمونی را تربیت کند و او را ببازیهای مختلف وادارد و بدین وسیله ارتزاق نماید. قَرّاد. || مجازاً به معنی محیل . (از آنندراج ).


میمون باز. [ م َ موم ْ /م ِ موم ْ ] ( نف مرکب ) آن که معاش او از بازی میمون باشد. ( آنندراج ). بازی کننده با میمون و به بازی دارنده او را. کسی که میمونی را تربیت کند و او را ببازیهای مختلف وادارد و بدین وسیله ارتزاق نماید. قَرّاد. || مجازاً به معنی محیل. ( از آنندراج ).

میمون باز. [ م َ موم ْ / م ِ موم ْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان خالصه بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 32هزارگزی شمال خاوری کرمانشاهان با 183 تن سکنه. آب آن از قره سو و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

میمون باز. [ م َ موم ْ / م ِ موم ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خالصه ٔ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 32هزارگزی شمال خاوری کرمانشاهان با 183 تن سکنه . آب آن از قره سو و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۴°۲۹′۳۲٫۹″ شمالی ۴۶°۵۰′۳٫۴″ شرقی / ۳۴٫۴۹۲۴۷۲°شمالی ۴۶٫۸۳۴۲۷۸°شرقی / 34.492472; 46.834278
میمون باز، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه در استان کرمانشاه ایران است.
این روستا در دهستان میان دربند قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۱ نفر (۱۱خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: