کلمه جو
صفحه اصلی

اندایش کردن

فارسی به انگلیسی

weatherize


فرهنگ فارسی

اندودن

لغت نامه دهخدا

اندایش کردن. [ اَ ی ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اندودن : و بروغنها که هرگز چنان ندیده بود اندایش کرد. ( تاریخ سیستان ).


کلمات دیگر: