کلمه جو
صفحه اصلی

ذمایم

فرهنگ فارسی

جمع ذمیمه
( اسم ) جمع ذمیمه نکوهیده ها : ذمایم اخلاق .

( اسم ) جمع ذمیمه نکوهیده ها : ذمایم اخلاق .

فرهنگ معین

(ذَ یِ ) [ ع . ذمائم ] (اِ. ) جِ ذمیمه . نکوهیده ها.

لغت نامه دهخدا

ذمایم. [ ذَ ی ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ ذمیمة.

ذمائم. [ ذَ ءِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ ذمیمة : ملک را طرفی از ذمائم اخلاق او به قرائن معلوم شد. ( گلستان ). به یمن قدم درویشان و صدق نفس ایشان ذمائم اخلاق به محامد مبدل گشت. ( گلستان ).

فرهنگ عمید

=ذمیمه

ذمیمه#NAME?


پیشنهاد کاربران

زشتی ها، قبایح، ناستوده ها، پلیدی ها

درباره این کلمه ۲ نوع مشابه داریم:
۱ - ذمایم = صفت های زشت و ناپسند
۲ - ضمایم = پیوست ها یاداشت ها

با توجه به جمله اگر بجث اخلاقیات بود از نوع۱. . . در غیر اینصورت نوع۲ است


کلمات دیگر: