کلمه جو
صفحه اصلی

زخاره

فرهنگ معین

(زَ رِ ) (اِ. ) شاخة درخت .

لغت نامه دهخدا

زخاره. [ زَ رَ ] ( اِ ) شاخ درخت. زِخناره نیز بهمین معنی است. ( از برهان قاطع ). شاخ درخت. ( شرفنامه منیری ) ( جهانگیری ) ( فرهنگ میرزا ابراهیم ) ( سروری ) ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ) ( کشف اللغات ) ( رشیدی ).

فرهنگ عمید

شاخ درخت، شاخه.


کلمات دیگر: