رابین مک لورین ویلیامز (به انگلیسی: Robin McLaurin Williams) (زاده ۲۱ ژوئیهٔ ۱۹۵۱ – مرگ ۱۱ اوت ۲۰۱۴) هنرپیشه و کمدین آمریکایی بود. وی برنده جوایز اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی، جایزه ساترن نقش اول مرد و گرمی شده بود.
در ماه اکتبر سال ۱۹۹۷ در رتبه ۶۳ از فهرست «صد ستاره برتر تاریخ سینما» مجله «امپایر» قرار گرفت. البته همان سال نشریه «انترتینمنت ویکلی» او را به عنوان «بامزه ترین مرد زنده جهان» انتخاب کرد.
او، رابرت دنیرو و فرانسیس فورد کوپولا (که از همسایگانش بود) مالک رستوران روبیکن در سان فرانسیسکو هستند.
در زمان ساخت فهرست شیندلر (۱۹۹۳) استیون اسپیلبرگ بارها با او تماس گرفت و صدای او را روی بلندگو گذاشت تا ویلیامز بتواند برای بازیگران و عوامل فیلمش جوک تعریف کند و حال وهوای آن ها را تغییر بدهد. ویلیامز اغلب از شخصیتش در پویانمایی علاءالدین بهره می برد.
در ماه مارس ۲۰۰۹ با موفقیت عمل قلب باز را پشت سر گذاشت و از آن پس گیاه خوار شد.
در سپتامبر ۲۰۰۶ با سلامت کامل از مرکز توان بخشی درمان اعتیاد به الکل مرخص شد. او پیش از این در دهه ۱۹۸۰ هم یک بار بر اعتیادش به مواد مخدر و الکل غلبه کرده بود.
یک بار جیمز لیپتون از او پرسید که وقتی وارد بهشت می شود از خدا چه درخواستی دارد که پاسخ داد: «یک صندلی در ردیف اول کنسرت ولفگانگ آمادئوس موتسارت و الویس پرسلی.»
شمایل های کمدی زندگی او، جاناتان وینترز و ریچارد پریور بودند.
وی در سن ۶۳ سالگی خودکشی کرد.
او در شیکاگو به دنیا آمد و در میشیگان بزرگ شد. پدرش رابرت فیتزجرالد ویلیامز از نژاد انگلیسی و ولز و ایرلند بود.
فعالیت های رابین ویلیامز، بیشتر در سینما، تلویزیون و تئاتر بود. او با اجرای نقش در مجموعه تلویزیونی مورک غریبه به اوج شهرت دست یافت.
در ماه اکتبر سال ۱۹۹۷ در رتبه ۶۳ از فهرست «صد ستاره برتر تاریخ سینما» مجله «امپایر» قرار گرفت. البته همان سال نشریه «انترتینمنت ویکلی» او را به عنوان «بامزه ترین مرد زنده جهان» انتخاب کرد.
او، رابرت دنیرو و فرانسیس فورد کوپولا (که از همسایگانش بود) مالک رستوران روبیکن در سان فرانسیسکو هستند.
در زمان ساخت فهرست شیندلر (۱۹۹۳) استیون اسپیلبرگ بارها با او تماس گرفت و صدای او را روی بلندگو گذاشت تا ویلیامز بتواند برای بازیگران و عوامل فیلمش جوک تعریف کند و حال وهوای آن ها را تغییر بدهد. ویلیامز اغلب از شخصیتش در پویانمایی علاءالدین بهره می برد.
در ماه مارس ۲۰۰۹ با موفقیت عمل قلب باز را پشت سر گذاشت و از آن پس گیاه خوار شد.
در سپتامبر ۲۰۰۶ با سلامت کامل از مرکز توان بخشی درمان اعتیاد به الکل مرخص شد. او پیش از این در دهه ۱۹۸۰ هم یک بار بر اعتیادش به مواد مخدر و الکل غلبه کرده بود.
یک بار جیمز لیپتون از او پرسید که وقتی وارد بهشت می شود از خدا چه درخواستی دارد که پاسخ داد: «یک صندلی در ردیف اول کنسرت ولفگانگ آمادئوس موتسارت و الویس پرسلی.»
شمایل های کمدی زندگی او، جاناتان وینترز و ریچارد پریور بودند.
وی در سن ۶۳ سالگی خودکشی کرد.
او در شیکاگو به دنیا آمد و در میشیگان بزرگ شد. پدرش رابرت فیتزجرالد ویلیامز از نژاد انگلیسی و ولز و ایرلند بود.
فعالیت های رابین ویلیامز، بیشتر در سینما، تلویزیون و تئاتر بود. او با اجرای نقش در مجموعه تلویزیونی مورک غریبه به اوج شهرت دست یافت.
wiki: دانشگاه ادینبرو (ادیبرورگ) در اسکاتلند می باشد. وی هم اکنون رییس انستیتوی پژوهشی علوم، تکنولوژی و نوآوری است. پژوهش های وی در زمینه Social Shaping of Technology و ارتباطات "تکنولوژی" و "جامعه" و مسائل مربوط به طراحی و پیاده سازی فناوریهای گوناگون می باشد.
Software and Organisations: The Biography of the Enterprise-Wide System - Or how SAP Conquered the World (2009), Routledge, with Neil Pollock
Social Learning in Multimedia (2005), Edward Elgar, with Stewart and Slack
Policies for Cleaner Technology: A New Agenda for Government and Industry (1999), Earthscan, with Clayton and Spinardi
The Social Shaping of Information Superhighways: European and American Roads to the Information Society (1997), Campus Verlag, coedited with Kubicek and Dutton.
Expertise and innovation: Information technology strategies in the financial services sector (1994), Clarendon Press, Oxford, with Fincham, Fleck, Proctor, Scarbrough and Tierney.
وی در سال 1980 از دانشگاه آستون فارغ التحصیل شد و به مدت 6 سال به عنوان محقق در بخش سیاستگذاری تکنولوژی مشغول به کار شد. در سال 1986 به مرکز تحقیقات علوم اجتماعی دانشگاه ادینبرو پیوست و در سال 1997 مدیر این مرکز تحقیقاتی شد. وی در سال 2001 انستیتوی پژوهشی علوم، تکنولوژی و نوآوری را پایه گذاری کرد و مسبب ایجاد ارتباط بین مراکز تحقیقاتی بریتانیا، اروپا و آسیا گردید.
Software and Organisations: The Biography of the Enterprise-Wide System - Or how SAP Conquered the World (2009), Routledge, with Neil Pollock
Social Learning in Multimedia (2005), Edward Elgar, with Stewart and Slack
Policies for Cleaner Technology: A New Agenda for Government and Industry (1999), Earthscan, with Clayton and Spinardi
The Social Shaping of Information Superhighways: European and American Roads to the Information Society (1997), Campus Verlag, coedited with Kubicek and Dutton.
Expertise and innovation: Information technology strategies in the financial services sector (1994), Clarendon Press, Oxford, with Fincham, Fleck, Proctor, Scarbrough and Tierney.
وی در سال 1980 از دانشگاه آستون فارغ التحصیل شد و به مدت 6 سال به عنوان محقق در بخش سیاستگذاری تکنولوژی مشغول به کار شد. در سال 1986 به مرکز تحقیقات علوم اجتماعی دانشگاه ادینبرو پیوست و در سال 1997 مدیر این مرکز تحقیقاتی شد. وی در سال 2001 انستیتوی پژوهشی علوم، تکنولوژی و نوآوری را پایه گذاری کرد و مسبب ایجاد ارتباط بین مراکز تحقیقاتی بریتانیا، اروپا و آسیا گردید.