کلمه جو
صفحه اصلی

اتجاه

عربی به فارسی

مقصد , سرنوشت , تقدير , جهت , سو , هدايت


فرهنگ فارسی

روی دادن

لغت نامه دهخدا

اتجاه. [ اِت ْ ت ِ ] ( ع مص ) متوجه شدن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || روی دادن. سنوح.


کلمات دیگر: