فرهنگستان زبان و ادب

<p>خط قطع‌کنندۀ یک خم متـ . قاطع</p>

خط قطع‌کنندۀ یک خم متـ . قاطع

فرهنگ فارسی

<div class="boxBd">خطی که ببرد و قطع کند یک جزئ از دایره را یا هر خطی که صفحه یا جسم یا خطی دیگر را قطع کند و با آن زاویه ای بسازد .</div>

خطی که ببرد و قطع کند یک جزئ از دایره را یا هر خطی که صفحه یا جسم یا خطی دیگر را قطع کند و با آن زاویه ای بسازد .

<div class="boxBd"><div class="boxLtr"><l w="sec">sec</l> <span class="meanType">(اسم)</span></div><div>خط قاطع</div><hr><div class="boxLtr"><l w="secant">secant</l> <span class="meanType">(اسم)</span></div><div>خط قاطع</div><hr><div class="boxLtr"><l w="transverse-section">transverse section</l> <span class="meanType">(اسم)</span></div><div>خط قاطع</div></div>

sec (اسم) خط قاطع secant (اسم) خط قاطع transverse section (اسم) خط قاطع

مترادف و متضاد

<div class="boxBd">خط قاطع. [ خ َطْ طِ طِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خطی که ببرد و قطع کند یک جزء از دایره را. ( ناظم الاطباء ). || هر خطی که صفحه یا جسم یا خطی دیگر را قطع کند و با آن زاویه ای بسازد.</div>

خط قاطع. [ خ َطْ طِ طِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خطی که ببرد و قطع کند یک جزء از دایره را. ( ناظم الاطباء ). || هر خطی که صفحه یا جسم یا خطی دیگر را قطع کند و با آن زاویه ای بسازد.

خط قاطع

مترادف و متضاد

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا

فرهنگستان زبان و ادب