دنده، ضلع، رگه، خط کناری
خط کناری
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
خطی کمکی برای خط اصلی که امکان سبقت قطارها و تلاقی خطوط را فراهم میکند
فرهنگستان زبان و ادب
{siding, branch line} [حمل ونقل ریلی] خطی کمکی برای خط اصلی که امکان سبقت قطارها و تلاقی خطوط را فراهم می کند
کلمات دیگر: