کلمه جو
صفحه اصلی

خطوط چهره

مترادف و متضاد

lineament (اسم)
سیما، طرح، نشان ویژه، طرح بندی، خطوط چهره، صفات مشخصه

فرهنگ فارسی

چین و چروکی که در صورت و سیما می باشد

لغت نامه دهخدا

خطوط چهره. [ خ ُطِ چ ِ رَ / رِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چین و چروکی که در صورت و سیما می باشد. ( یادداشت بخط مؤلف ).


کلمات دیگر: