credulity, naiveté, naïveté, trustfulness
زود باوری
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
ساده لوحی، زود باوری
ساده لوحی، زود باوری، گول خوری، فریب خوری
فرهنگ فارسی
عمل و کیفیت زود باور خوش گمانی ساده لوحی مقابل دیر باوری .
لغت نامه دهخدا
زودباوری. [ وَ ] ( حامص مرکب ) عمل و کیفیت زودباور. خوش گمانی. ساده لوحی. مقابل دیرباوری. ( فرهنگ فارسی معین ). خوش باوری. سهل القبولی.
کلمات دیگر: