صفحه اصلی
علاج پذیری
بستن
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
مترادف و متضاد
curability
(اسم)
علاج پذیری، شفایافتنی
فرهنگ فارسی
حالت و کیفیت علاج پذیر درمان شدن معالجه گشتن .
کلمات دیگر: