کلمه جو
صفحه اصلی

حسنجان

فرهنگ فارسی

ده از دهستان ملا یعقوب بخش مرکزی شهرستان سر آب

لغت نامه دهخدا

حسنجان . [ ح َ س َ ] (اِخ ) (آل ...) صاحب کشف الظنون در ذیل قصیده ٔ برده ٔ بوصیری گوید: یکی از شارحین آن اسعدبن سعدالدین مفتی از آل حسنجان مشهور است .


حسنجان . [ ح َ س َ] (اِخ ) دهی از دهستان ملایعقوب بخش مرکزی شهرستان سراب در 12هزارگزی جنوب خاوری سراب و هشت هزارگزی راه سراب - اردبیل . جلگه و معتدل است . 426 تن سکنه ٔ شیعه ٔ ترک زبان دارد. آب آن از نهر و چاه و محصول آن غلات ،حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالی بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


حسنجان. [ ح َ س َ ] ( اِخ ) ( آل... ) صاحب کشف الظنون در ذیل قصیده برده بوصیری گوید: یکی از شارحین آن اسعدبن سعدالدین مفتی از آل حسنجان مشهور است.

حسنجان. [ ح َ س َ] ( اِخ ) دهی از دهستان ملایعقوب بخش مرکزی شهرستان سراب در 12هزارگزی جنوب خاوری سراب و هشت هزارگزی راه سراب - اردبیل. جلگه و معتدل است. 426 تن سکنه شیعه ترک زبان دارد. آب آن از نهر و چاه و محصول آن غلات ،حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالی بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

حسنجان یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان ملایعقوب بخش مرکزی شهرستان سراب واقع شده است.
جمعیت روستاهای شهرستان سراب


کلمات دیگر: