کلمه جو
صفحه اصلی

دامپروری در افغانستان

دانشنامه عمومی

حدود ۸۰٪ مردم افغانستان به زراعت ودامپروری اشتغال دارند. عموماً پرورش دام و طیور در روستاها توسط زنان انجام می شود. صاف کردن پشم تار ساختن و بافتن قالی، گلیم، نگهداری گاو، تولید لبنیات و حفاظت از حیوانات کار زنان است. تولید محصولات دامداری نه تنها زندگی روستاییان را می چرخاند بلکه نیازمندی شهرها را نیز مرتفع می نماید. اصولا دامداری یک شغل و بخش بزرگ از اقتصادافغانستان را تشکیل می دهد. بدین منظور در طی بیشتر از ۴۰ سال دولت وسازمان های مرتبط کشاورزی در اصلاح نسل، پرورش حیوانات و تهیه لبنیات سالم برنامه های داشته اند. در وزارت کشاورزی افغانستان (وزارت زراعت) معاونتی به نام 'مالداری' وجود دارد. تحت اداره و مدیریت این اداره، مراکز دامپزشکی و مدیریتهای واکسن سازی فعالیت دارند. این مراکز در اکثر ولایات افغانستان فعال اند. در ماه دسامبر سال ۲۰۰۳ سازمان غذا و کشاورزی جهان فائو اولین سر شماری دامداری را در افغانستان اجرا نمود. این پژوهش در ۳۷۶۰۰قریه که دارای ۳ میلیون نفر جمعیت بود صورت گرفت. هزینه این پژوهش که مبلغ ۳۸۰۰۰۰ دلار بود، توسط دولت ایتالیا پرداخته شد. در نتیجه اثبات گردید که اصلاح سازی حیوانات افغانستان به طور طبیعی مدت ۱۰ سال و بیشتر ضرورت دارد. علت کم شدن حیوانات در افغانستان خشکسالی ها و جنگ های چندین ساله بوده است. در سال ۲۰۰۳ افغانستان دارای ۳٫۷ میلیون گاو، ۸٫۸ میلیون گوسفند، ۷٫۳ میلیون بز، ۱٫۶ میلیون مرکب، ۱۸۰۰۰۰ شتر، ۱۴۰۰۰۰ اسب، ۱۲٫۲ میلیون مرغ، مرغابی، بوقلمون و کبک زرین داشت. پراکنش گاو، گوسفند و اسب در شمال افغانستان، پرندگان در صفحات مرکزی، گاومیش در جلال آباد، غژگاو در ولایت بدخشان نسبت به سایر نقاط افغانستان بیشتر می باشد. کوچی ها مالکین ۷۴٫۶٪گوسفند ۵۱٫۹٪ بز و ۱٪ گاو افغانستان می باشند.
۱. سرشماری تعداد حیوانات در افغانستان نوشته نوشته ایروین نورتاف از اداره سازمان غذائی جهان
دامپروری در اقتصاد افغانستان از اهمیت خاصی برخودار می باشد. پوست، روده و پشم اقلام مهم صادراتی این کشور را تشکیل می دهند. قبل از جنگ ۶۶ درصد صادرات افغانستان را محصولات کشاورزی و دامی تشکیل می داد، از جمله محصولات نباتی ۵۰ درصد و محصولات حیوانی ۱۶٪ و پشم۱۰٪ این صادرات را تشکیل می داد. عواید محصولات کشاورزی و دامی قبل از جنگ ۱۱۵ میلیارد افغانی و پس از جنگ ۱۱۸ میلیون دلار گردیده است بر خلاف واردات ۶۱۶ میلیون دلار گردیده است. در این صورت افغانستان ۲٫۳ میلیارد دلار مقروض می گردد. در طول تاریخ ساکنان این کشور از حیوانات نه تنها به منظور گوشت بلکه به مقاصد پوست، پشم، لبنیات، ترابری، کشاورزی، خریدوفروش، ورزش و غیره نیز استفاده کرده اند. گوشت دارای آمینو اسیدهای ضروری بوده که در رشد و نمو بدن انسان حایز اهمیت می باشد. افغانستان در سال های ۱۹۹۰–۱۹۹۵ حدود ۲۲ میلیون گوسفند، ۳٫۶ میلیون گاو و ۸٫۹ میلیون بز داشت. در طی سال های خشونت و خشکسالی تولید گوسفند، گاو و سایر حیوانات روند نزولی را پیموده است. در صورتی که علفزارهای خشک شده دامنه های هندوکش دوباره احیا گردد مساحت مراتع و چراگاه ها دوباره به ۳۱ میلیون هکتار یعنی ۴۹٪ خواهد رسید که تقریباً نصف وسعت سرزمینی کشور را تشکیل می دهد. طبق ارزیابی متخصصین کشاورزی، افغانستان گنجایش ۳۱۰ میلیون دام را به شرحی که در ادامه می آید، دارد:۱۱۰ میلیون گاو، صد میلیون گوسفند، ۱۰۰میلیون سایر حیوانات و پرندگان. پس از سال ۲۰۰۲ سازمان های USAID ; UNDP, WORLD BANK و سازمان کشورهای اسلامی تلاش ورزیدند تا در وضع کشاورزی و دامپروری بهبود به وجود آورند. دو سازمان مردم نهاد (NGO) در بخش حیوانات و ۴۰ سازمان مردم نهاد (NGO) در بخش مرغداری فعالیت هایی را انجام دادند که ثمر بخش بوده است.
غذای حیوانات عبارتند از برگ ساقه و تخم غلات چون گندم جو جواری جودر علوفه جات اعم از برگ و ساقه و تخم مانند ارزن باجره شاحل لبلبو رشقه شبدر ذرت جوار حبوبات لوبیا نخود ماش شفتل شاخل، کلول پتک، عدس ممپلی و تعداد از سبزه ها برگ ساقه و ریشه گیاهان طبیعی. کشاورزان قسمت مورد نیاز گیاه را برای خود نگه داشته باقی را به حیوانات خود می دهند. مثلاً جوار دانه آن را برای خود نگهداشته ساقه و برگ آن را به دام می دهند. علاوه بر این حیوانات نیاز به کلسیم، نمک، ویتامین ها و آنزیم ها دارند. حیوانات اهلی در افغانستان مدت ده ماه از چراگاه ها طبیعی تغذیه می دارند. در دو ماه که سرما شدید می باشد لازم است دهقانان خود غذا حیوانات خویش را تهیه کنند. بهترین غذا برای حیوانات نشخوارکننده و شیرده رشقه می باشد. بدین منظور دهقانان غذای زمستانی حیوانات را از مخلوط رشقه و سایر علوفه جات تهیه کرده که به آن بیده و سایلج گفته می شود. در کشورهای پیشرفته روال این است که شرکت های بزرگ و مجرب تولید غذا، سایلج، نمکیات و ویتامین های حیوانات را به عهده داشته، سالم بودن و در دسترس بودن آن را هم تضمین می نمایند. بدین ترتیب کشاورزان و دامداران عواید خوب بدست می آورند. مثلاً یک گاو افغانی با وضعیت تغذیه و نگهداری نامناسب دریک سال ۱۷۰۰لیتر شیر می دهد در حالیکه یک گاو دانمارکی ۹۰۰۰لیتر شیر می دهد. دانمارک مبلغ ۵۵میلیارد کرون یا یک میلیارد دلار در سال از طریق صادرات شیر و فرآورده های لبنی بدست می آورد.
افغانستان دارای ۳۰ میلیون هکتار زمین علفزار می باشد که ۴۷ درصد مساحت سرزمینی اش را تشکیل داده است. دامنه های کوه هندوکش چراگاهی طبیعی و دایمی محسوب می شود. نحوه استفاده از چراگاه های افغانستان به دو روش است: چراگاه دامداران یکجانشین و کوچ نشینها. کوچ نشینان در فصل گرما با حیوانات خویش در چراگاه دامنه های هندوکش مسکن گزیده و در زمستان به پاکستان یا هند می روند. علفزارهای افغانستان تحت حفاظت دولت قرار نداشته همه ساله توسط دامداران محلی مورد استفاده قرار می گیرد. تناوب زراعتی درین علفزارها وجود نداشته و فاقد کنترل می باشد. چراکه سواستفاده و افراط در کشت و کار باعث ازدیاد فرسایش خاک در این کشور گردیده است. در افغانستان چرا از اول بهار شروع شده در آبان ماه پایان می یابد که بعضاً در ماه های شهریور، مهر و آبان مشکلات چرا وجود دارد. در کشورهای پیشرفته چراگاهی در کنترل قرار گرفته دولت یا مالداران گستره چراگاه را به چند قسمت تقسیم می نمایند یعنی چراگاه بهاری تابستانی و پاییزی. یعنی همه چراگاه را در یک زمان مورد استفاده قرار نمی دهند. همچنین بذر گیاهان مورد نظر و کود را به آن اضافه می کنند. نوع گیاه مورد چرا قرار گرفته و مقدار چرا مستقیماً بر وزن احشام تأثیر دارد. چرای بز در ارتفاعات و کوه ها، چرای گوسفند و گاو در دامنه های کوه ها و شتر در دشت ها مناسب می باشد. استفاده از بیابان زارها به منظور چراگاه غیر علمی است.


کلمات دیگر: