زبانی با واژههایی عمدتاً یکتکواژی و دارای صورت ثابت که روابط نحوی را معمولاً با ترتیب واژهها و استفاده از نقشنما نشان میدهد
زبان تحلیلی
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
زبان تحلیلی (به انگلیسی: Analytic Language), زبانی که چهره یِ واژه هایِ آن، برایِ نمایشِ جایگاه و معنایِ دستوری شان دگرگون نمی شود و زنجیره یِ سخن (word order) است که روابطِ نحوی را نمایان می کند. در برابر زبان های تحلیلی زبان هایِ ترکیبگر قرار می گیرد. کامل ترین نمونه یِ زبان های تحلیلی زبانهایِ چینی و ویتنامی است.
wiki: زبان تحلیلی
فرهنگستان زبان و ادب
{analytic language} [زبان شناسی] زبانی با واژه هایی عمدتاً یک تکواژی و دارای صورت ثابت که روابط نحوی را معمولاً با ترتیب واژه ها و استفاده از نقش نما نشان می دهد
کلمات دیگر: