کلمه جو
صفحه اصلی

زمان مرده

فرهنگ فارسی

فاصلۀ زمانی میان آغاز تغییر در درونداد و آغاز پاسخ قابل رصد به آن متـ . زمان بی‌کنشی


فرهنگستان زبان و ادب

{dead time} [نجوم رصدی و آشکارسازها] فاصلۀ زمانی میان آغاز تغییر در درونداد و آغاز پاسخ قابل رصد به آن متـ . زمان بی کنشی


کلمات دیگر: