دینار افشاننده .
دینار فشان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دینارفشان. [ ف ِ ] ( نف مرکب ) ( از: دینار + فشان ، افشان ) مخفف دینارافشاننده. که دینار افشاند. با بخشش :
در بزم درم باری و دینارفشانیست
در رزم مبارز شکر و شیرشکاریست.
در بزم درم باری و دینارفشانیست
در رزم مبارز شکر و شیرشکاریست.
فرخی.
کلمات دیگر: