کلمه جو
صفحه اصلی

تند خیز

فرهنگ فارسی

تند تاز . تند رو

لغت نامه دهخدا

تندخیز. [ ت ُ ] ( نف مرکب ) تندتاز. تیزتک. تندرو. جهنده چون برق در سرعت و شتاب :
فلک بر سبز خنگی تندخیز است
ز راهش عقل را جای گریز است.
نظامی.
رجوع به تند و دیگر ترکیبهای آن شود.


کلمات دیگر: