معنی اصطلاح -> دست به دامن / دامان کسی شدن
به کسی متوسل شدن و از او یاری خواستن
مثال:
- با بالا رفتن سن به تدریج ترس بَرَش داشت، نماز و روزه و زیارت رو آورد و روزی نبود که دست به دامن امام ها و پیغمبر نشود.
به کسی متوسل شدن و از او یاری خواستن
مثال:
- با بالا رفتن سن به تدریج ترس بَرَش داشت، نماز و روزه و زیارت رو آورد و روزی نبود که دست به دامن امام ها و پیغمبر نشود.