کلمه جو
صفحه اصلی

تنفر داشتن

فارسی به انگلیسی

abhor

فارسی به عربی

اکره

مترادف و متضاد

abominate (فعل)
تنفر داشتن، ناپسند شمردن، مکروه دانستن، نفرت کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) نفرت داشتن بیزار بودن کراهت داشتن .

لغت نامه دهخدا

تنفر داشتن. [ ت َ ن َف ْ ف ُ ت َ ] ( مص مرکب ) نفرت و کراهت و انزجار داشتن و بی میل شدن. || رمیده گشتن. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تنفرشود.

پیشنهاد کاربران

sick to death ( of someone or something )


کلمات دیگر: