مترادف تمایل داشتن : خواهان بودن، میل داشتن، گرایش داشتن، رغبت داشتن، رغبت نشان دادن، متمایل بودن
تمایل داشتن
مترادف تمایل داشتن : خواهان بودن، میل داشتن، گرایش داشتن، رغبت داشتن، رغبت نشان دادن، متمایل بودن
فارسی به انگلیسی
to be inclined, to have a tendency (toward), to lean (toward), to incline, to tend, to trend, to verge
incline, trend
فارسی به عربی
لحم بدون دهن
( تمایل داشتن(به ) ) اثر علیه
( تمایل داشتن(به ) ) اثر علیه
لحم بدون دهن
مترادف و متضاد
تمایل داشتن، خواستن، ارزو کردن، میل داشتن
اثر کردن بر، تغییر دادن، متاثر کردن، وانمود کردن، دوست داشتن، تمایل داشتن، تظاهر کردن به
تمایل داشتن
چسبیدن، تمایل داشتن، خم کردن، کج کردن، سرازیر کردن، مستعد شدن، شیب دادن، متمایل کردن
تمایل داشتن، خم شدن، خمیدن، کج شدن، تکیه زدن، تکیه کردن، پشت دادن، پشت گرمی داشتن، متکی شدن، تکیه دادن بطرف
تمایل داشتن
خواهانبودن، میل داشتن، گرایش داشتن، رغبت داشتن، رغبت نشان دادن، متمایل بودن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) میل داشتن رغبت داشتن .
گرایش داشتن، میل داشتن، خواستن
جملات نمونه
از نظر سیاسی رضا کمی به چپ تمایل دارد
politically, Reza leans a little toward the left
او اصلا تمایلی به ازدواج نداشت
she was not at all inclined to get married
جدول کلمات
گرایش
پیشنهاد کاربران
خواهان بودن، میل داشتن، گرایش داشتن، رغبت ، رغبت نشان دادن، متمایل بودن
دل در کسی/چیزی داشتن
کلمات دیگر: