کلمه جو
صفحه اصلی

نیک کردار

فرهنگ فارسی

( صفت ) نیکو کار .

لغت نامه دهخدا

نیک کردار. [ ک ِ ] ( ص مرکب ) نیکوکار. ( ناظم الاطباء ). خوش رفتار. نیک رفتار :
ساقی شکردهان و مطرب شیرین سخن
همنشینی نیک کردار و ندیمی نیک نام.
حافظ.

فرهنگ عمید

نیکوکار، نکوکار.

پیشنهاد کاربران

نیک کردار : درست فعل .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص413 ) .


کلمات دیگر: