کلمه جو
صفحه اصلی

بلاها

پیشنهاد کاربران

اتفاقای بدددد

دردسر ها

اتفاقات های بد

درد سر ، خطرها

اتفاق های بد

زلازل. [ زَ زِ ] ( ع اِ ) بلاها. سختی ها. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) . || ج ِ زلزله. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
بلرزند از نهیب او نهنگان
بلرزد کوه سنگین از زلازل.
منوچهری.
از شکل بروج و از منازل
افتاده سپهر در زلازل.
نظامی.

woes


کلمات دیگر: