کلمه جو
صفحه اصلی

کیوسک


مترادف کیوسک : اطاقک، دکه

فارسی به انگلیسی

booth, kiosk

مترادف و متضاد

اطاقک، دکه


فرهنگ فارسی

دکان کوچک یا آلاچیق که درکنارخیابان درست کنندبرای فروش روزنامه یاچیزدیگر
( اسم ) ۱ - اطاقکی که هر سوی آن باز است کلاه فرنگی . ۲ - دکه ای در معابر عمومی که در آن روزنامه گل و غیره فروشند . توضیح احتراز از استعمال این کلم. بیگانه شده اولی است .

فرهنگ معین

(سْ ) [ فر. ] (اِ. ) اتاقکی که هر سوی آن باز است ، دکه ، دکان کوچک .

لغت نامه دهخدا

کیوسک. [ یُس ْ ] ( فرانسوی ، اِ ) اطاقی که هر سوی آن باز است. کلاه فرنگی. || دکه ای در معابر عمومی که در آن روزنامه ، گل و غیره فروشند. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کوشک شود.

فرهنگ عمید

اتاق کوچک در خیابان یا پارک که تلفن عمومی در آن نصب شده، محل فروش گُل، روزنامه، و مانند آن ها.

دانشنامه عمومی

کیوسک ممکن است به موارد زیر اشاره داشته باشد:
کوشک نوعی از معماری بنا. کیوسک برگرفته از این کلمه فارسی، به دکه ها نیز گفته می شود.
کیوسک گروه موسیقی ایرانی
کیوسک همگانی اینترنت

کوشک. واژۀ "کیوسک" که از زبانهای اروپایی به پارسی درآمده (وارد شده) همان "کوشک" پارسی است.


پیشنهاد کاربران

کوشک.

واژه ی " کیوسک " همان واژه ی " کوشک" فارسی می باشد که پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی دوباره به زبان فارسی بازگشته است .


کلمات دیگر: