برابر پارسی : انگشت گواهی، انگشت نشانه
انگشت سبابه
برابر پارسی : انگشت گواهی، انگشت نشانه
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی ساره
انگشت نشانه
گویش اصفهانی
تکیه ای: angošt(-e) nešun
طاری: angošt(-e) ešâra
طامه ای: angošt(-e) nešâna
طرقی: angošt(-e) ešâra
کشه ای: angošt(-e) sabbâba
نطنزی: ongušt-e sabbâbe
پیشنهاد کاربران
بنام خد
با سلام، عرب دوران جاهلیت زمانیکه به کسی میخواست ناسزا گوید و وی را سب نماید انگشت اشاره را به سمت او گرفته و او را سب میکرد و لذا با انگشت اشاره ، سبابه یعنی انگشت ناسزا گویی گفته میشود. با تشکر
با سلام، عرب دوران جاهلیت زمانیکه به کسی میخواست ناسزا گوید و وی را سب نماید انگشت اشاره را به سمت او گرفته و او را سب میکرد و لذا با انگشت اشاره ، سبابه یعنی انگشت ناسزا گویی گفته میشود. با تشکر
انگشت اشاره. . . . .
انگشت سبابه: [در تداول عامه ]انگشت گواهی، انگشت نشانه. انگشت اشاره
( ( شیرین انگشت سبابه را توی دستکش پشمی نشان داد و پرسید چند ؟" پسر گفت " 75
آرزو گفت "تومن "شیرین اسکناس صدی را گذاشت روی پیشخوان ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 122. ) )
( ( شیرین انگشت سبابه را توی دستکش پشمی نشان داد و پرسید چند ؟" پسر گفت " 75
آرزو گفت "تومن "شیرین اسکناس صدی را گذاشت روی پیشخوان ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 122. ) )
کلمات دیگر: