کلمه جو
صفحه اصلی

اکاف


برابر پارسی : پالان، پالان دوز، خوَی گیر

فرهنگ فارسی

پالان دوز
خوی گیر ساز و عرق گیر ساز یا خوی گیر فروش .

لغت نامه دهخدا

اکاف. [ اُ / اِ ] ( ع اِ ) گلیم ستبر که در زیر پالان بر پشت خر نهند و به پارسی خوی گیر و عرق گیر نیز گویند. ج ، اُکُف. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). گلیم زیر پالان. ج ، اَکِفَه و اُکُف. ( از اقرب الموارد ). || پالان خر و اسب. ( غیاث اللغات ) ( از کنزاللغات ). پالان. ج ، اُکُف. ( مهذب الاسماء ). || پشماکند. ( منتهی الارب ) ( یادداشت مؤلف ).

اکاف. [ اَک ْ کا ] ( ع ص ) خوی گیرساز و عرق گیرساز. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || خوی گیرفروش. ( از اقرب الموارد ). || پالان گر را گویند. ( آنندراج ). پالان دوز. ج ، اکافون. ( مهذب الاسماء ).

اکاف . [ اَک ْ کا ] (ع ص ) خوی گیرساز و عرق گیرساز. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || خوی گیرفروش . (از اقرب الموارد). || پالان گر را گویند. (آنندراج ). پالان دوز. ج ، اکافون . (مهذب الاسماء).


اکاف . [ اُ / اِ ] (ع اِ) گلیم ستبر که در زیر پالان بر پشت خر نهند و به پارسی خوی گیر و عرق گیر نیز گویند. ج ، اُکُف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). گلیم زیر پالان . ج ، اَکِفَه و اُکُف . (از اقرب الموارد). || پالان خر و اسب . (غیاث اللغات ) (از کنزاللغات ). پالان . ج ، اُکُف . (مهذب الاسماء). || پشماکند. (منتهی الارب ) (یادداشت مؤلف ).


فرهنگ فارسی ساره

پالان، پالان دوز، خوی گیر


پیشنهاد کاربران

پالاندوز


کلمات دیگر: