کلمه جو
صفحه اصلی

بیمار معلوم

فرهنگ فارسی

عضوی از یک گروه دارای پیوندهای قوی، مانند خانواده، که علائم اختلال روانی در او بروز می‌کند و درمان او نیازمند توجه و رسیدگی به وضع سایر اعضای گروه است که ظاهراً بیمار نیستند


فرهنگستان زبان و ادب

{identified patient, symptom bearer, symptom wearer} [روان شناسی] عضوی از یک گروه دارای پیوندهای قوی، مانند خانواده، که علائم اختلال روانی در او بروز می کند و درمان او نیازمند توجه و رسیدگی به وضع سایر اعضای گروه است که ظاهراً بیمار نیستند


کلمات دیگر: