کلمه جو
صفحه اصلی

معارضه کردن


مترادف معارضه کردن : ستیز کردن، جنگیدن، مخالفت کردن، مقابله کردن، رویارویی کردن

مترادف و متضاد

۱. ستیز کردن، جنگیدن
۲. مخالفت کردن
۳. مقابله کردن، رویارویی کردن


فرهنگ فارسی

مبارات مقابله کردن دو حریف و مدعی با یکدیگر .

لغت نامه دهخدا

معارضه کردن. [ م ُ رَ ض َ / رِ ض ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مبارات. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). مقابله کردن دو حریف و مدعی با یکدیگر.


کلمات دیگر: