بیمار بستری
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
مریض مقیم
مترادف و متضاد
بیمار بستری، بیماری که در بیمارستان میخوابد
فرهنگ فارسی
بیماری که در بیمارستان یا هریک از مراکز ارائۀ خدمات حداقل به مدت یک شب برای دریافت خدمات پرستاری و تشخیصی و درمانی یا سایر خدمات پذیرش شود
فرهنگستان زبان و ادب
{inpatient} [مدیریت سلامت] بیماری که در بیمارستان یا هریک از مراکز ارائۀ خدمات حداقل به مدت یک شب برای دریافت خدمات پرستاری و تشخیصی و درمانی یا سایر خدمات پذیرش شود
کلمات دیگر: