کلمه جو
صفحه اصلی

معتذر


مترادف معتذر : عذرخواه، پوزش خواه، عذرآورنده

متضاد معتذر : پوزش پذیر، عذرپذیر

فارسی به انگلیسی

one who excuses himself, apologizer

عربی به فارسی

مدافع , پوزش خواه , نويسنده ء رساله ء دفاعي


پوزش اميز , اعتذاري , دفاعي


مترادف و متضاد

عذرخواه، پوزش‌خواه، عذرآورنده ≠ پوزش‌پذیر، عذرپذیر


فرهنگ فارسی

عذر آورنده، عذرخواهنده، کسی که عذربیاورد
( اسم ) عذر آورنده پوزش خواه جمع : معتذرین .

فرهنگ معین

(مُ تَ ذِ ) [ ع . ] (اِفا. ) عذر آورنده .

لغت نامه دهخدا

معتذر. [ م ُ ت َ ذِ ] ( ع ص ) عذرخواهنده. ( آنندراج ). آنکه خود را معاف می دارد و پوزش می خواهد.( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). پوزش خواه صاحب عذر. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به اعتذار شود. || شکایت کننده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به اعتذار شود.

فرهنگ عمید

کسی که عذر بیاورد، عذرآورنده، عذرخواهنده.


کلمات دیگر: