مترادف ملایم شدن : نرم خو شدن، مهربان شدن، معتدل شدن، خلیق شدن، سازگار شدن، آهسته شدن، کند شدن
ملایم شدن
مترادف ملایم شدن : نرم خو شدن، مهربان شدن، معتدل شدن، خلیق شدن، سازگار شدن، آهسته شدن، کند شدن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
ناعم
مترادف و متضاد
ارام کردن، تسکین دادن، صاف کردن، تسویه کردن، هموار کردن، صاف شدن، روان کردن، ملایم شدن، صافکاری کردن
نرمخو شدن، مهربان شدن، معتدل شدن، خلیقشدن، سازگار شدن
آهسته شدن، کند شدن
۱. نرمخو شدن، مهربان شدن، معتدل شدن، خلیقشدن، سازگار شدن
۲. آهسته شدن، کند شدن
کلمات دیگر: