برابر پارسی : زیرکان
اکیاس
برابر پارسی : زیرکان
فرهنگ فارسی
زیرکان، دانایان، جمع کیس، کیسه ها، جمع کیس
( اسم ) جمع کیس زیر کان دانایان .
جمع کیس به معنی کیسه های سیم و زر .
( اسم ) جمع کیس زیر کان دانایان .
جمع کیس به معنی کیسه های سیم و زر .
لغت نامه دهخدا
اکیاس. [ اَک ْ ] ( ع اِ ) ج ِ کُیس. ( ناظم الاطباء ). || ج ِ کِیس. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ج ِ کیس به معنی کیسه های سیم و زر. ( آنندراج ) : اصناف نزلها که درخور چنان مهمانی باشد از خزاین کسوتهای خاص و خرجی و الوان جامه ها و اکیاس آگنده بدینار. ( تاریخ جهانگشای جوینی ). || ج ِ کَیِّس. ( از یادداشت مؤلف ) ( اقرب الموارد ). ج ِ کیس ، به معنی زیرک. ( آنندراج ). رجوع به کیس شود.
اکیاس. [ اِک ْ ] ( ع مص ) پدر فرزندان زیرک شدن. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || فرزندان زیرک آوردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). زیرک زادن. ( تاج المصادر بیهقی ).
اکیاس. [ اِک ْ ] ( ع مص ) پدر فرزندان زیرک شدن. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || فرزندان زیرک آوردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). زیرک زادن. ( تاج المصادر بیهقی ).
اکیاس . [ اَک ْ ] (ع اِ) ج ِ کُیس . (ناظم الاطباء). || ج ِ کِیس . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ج ِ کیس به معنی کیسه های سیم و زر. (آنندراج ) : اصناف نزلها که درخور چنان مهمانی باشد از خزاین کسوتهای خاص و خرجی و الوان جامه ها و اکیاس آگنده بدینار. (تاریخ جهانگشای جوینی ). || ج ِ کَیِّس . (از یادداشت مؤلف ) (اقرب الموارد). ج ِ کیس ، به معنی زیرک . (آنندراج ). رجوع به کیس شود.
اکیاس . [ اِک ْ ] (ع مص ) پدر فرزندان زیرک شدن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || فرزندان زیرک آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زیرک زادن . (تاج المصادر بیهقی ).
فرهنگ عمید
= کَیس
کَیس#NAME?
فرهنگ فارسی ساره
زیرکان
کلمات دیگر: