کلمه جو
صفحه اصلی

اکمل


برابر پارسی : رساتر

فارسی به انگلیسی

more or most perfect, more or most perfact

more or most perfact


فرهنگ فارسی

کاملتر، تمامتر
(صفت ) تمامتر کاملتر رسیده تر رساتر. یا بنحو اکمل . بطریق کاملتر بنحواتم .

فرهنگ معین

(اَ مَ ) [ ع . ] (ص تف . ) تمامتر، کامل تر.

لغت نامه دهخدا

اکمل. [ اَ م َ ] ( ع ن تف ) تمام تر و کامل تر. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کاملتر. ( غیاث اللغات ). رسیده تر. رساتر: بنحو اکمل ؛ بطریق کاملتر. بنحو اتم. ( فرهنگ فارسی معین ) :
مصباح امم امام اکمل
مفتاح همم همام اکرم.
خاقانی.
اصل بیند دیده چون اکمل بود
فرع بیند چونکه مرد احول بود.
مولوی.
بلکه حظ اجزل و نصیب اکمل از آن وی باشد. ( آداب الملوک فخررازی ). || ( اصطلاح عروض ) نام بحری است که وزنش هشت بار مفتعلان است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). || ( اصطلاح تصوف ) هر که در وی جمعیت الهیه بجمیع اسما و صفات اکثر بود اکمل باشد و هر که را حظ از اسماء الهیه اقل بود انقص باشد و از مرتبه خلافت ابعد. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).

فرهنگ عمید

کامل تر، تمام تر.

دانشنامه عمومی

اُکمل (به انگلیسی: OCaml) در اصل شناخته شده به عنوان «کمل شئ گرا»، پیاده سازی عمدهٔ زبان برنامه نویسی کمل ۱۹۹۶ ساخته توسط ژاویر لیروی و سایرین ساخته شد. اُکمل زبان کمل را را به ساختارهای شئ گرا گسترش می دهد.
ابزارهای اکمل شامل یک مفسر سطح بالا، یک کامپایلر بایت کد، یک مدیر بسته/پکیج منیجر (OPAM)، و یک کامپایلر آپتیمایز کننده به زبان ماشین است. این زبان کتابخانهٔ استاندارد بزرگی دارد که آن را در بسیاری از کاربردهایی که پایتون و پرل استفاده می شوند کاربردی می کند، همین طور ساختارهای قویا مدولار شئ گرای این زبان آن را برای مهندسی نرم افزار در سطح بزرگ کارآمد می کند. اکمل یک جانشین برای کمل لایت است. سرواژهٔ CAML مخفف Categorical Abstract Machine Language(زبان رده ای ماشین انتزاعی) است، اگر چه CAML از این ماشین انتزاعی دل کنده.
اکمل یک زبان پروژهٔ آزاد و متن باز است و توسط INRIA نگهداری می شود. در سالهای اخیر، زبان های زیادی به عناصر اکمل جذب شده اند، خصوصاً اف شارپ و اسکالا.
زبان های مشتق شده از ام ال به طور خاص نسبت به سیستم تایپ و همچنین کامپایلرهایی که قادر به استنتاج نوع داده هستند شناخته می شوند. اکمل برنامه نویسی تابعی، امری، و شئ گرا را تحت یک سیستم نوع دادهٔ به هم آمیخته. ام ال-مانند دربر گرفته. این یعنی لازم نیست که برنامه نویس کاملاً با برنامه نویسی تابعی خالص آشنا باشد تا بتواند از زبان استفاده کند.

فرهنگ فارسی ساره

رساتر


پیشنهاد کاربران

این واژه تازى ( اربى ) ست به معنى کاملترین و برابرهاى پارسى آن چنینند: اُسپوریست Ospurist ( پهلوى: کامل ترین ، اکمل ) ، اَکاتوم Akatum ( پهلوى: کاملترین ، تمامترین ، اکمل ) بَوِندیستBavendist ( پهلوى: کاملترین ، اکمل ) ، توناتوم Tunatum ( پهلوى: اکمل، کاملترین )
، پارُنیست Paronist ( پهلوى: اکمل ، اصلح ، کاملترین ، افضل )

کامل ترین


کلمات دیگر: