کلمه جو
صفحه اصلی

ملاحظه کار


مترادف ملاحظه کار : باحزم، دوراندیش، عاقبت نگر، محتاط

متضاد ملاحظه کار : بی ملاحظه

فارسی به انگلیسی

cautious, reserved, circumspective, wary


attentive, careful, chary, circumspect, discreet, nice, shy, thoughtful, thoughtfully


cautious, reserved, circumspective, discreet, thoughtful, attentive, careful, chary, circumspect, nice, shy, thoughtfully, wary

فارسی به عربی

حذر

مترادف و متضاد

باحزم، دوراندیش، عاقبت‌نگر، محتاط ≠ بی‌ملاحظه


circumspect (صفت)
محتاط، با احتیاط، ملاحظه کار، مال اندیش، با تدبیر

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که ملاحظه جوانب امور کند : [ این مرد تا آنجا که همسایگان خانه باحوالش آشنایی داشتند آدم ملاحظه کار و شریفی بود . ] ( شام . ۲٠٠ )

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) (عا. ) کسی که در انجام کاری همة جوانب را در نظر می گیرد.

لغت نامه دهخدا

ملاحظه کار. [ م ُ ح َ ظَ / ح ِ ظِ ] ( ص مرکب ) محتاط. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). آنکه رعایت جوانب کارها کند. بااحتیاط. حازم.


کلمات دیگر: