کلمه جو
صفحه اصلی

نسوس

فرهنگ فارسی

خشک شدن نان یا گوشت . سخت بریان شدن نان . نسیس . یا ثخبر . یا لازم گرفتن روائی هر امر را . یا شتاب رفتن . یا فرود آمدن در آب خاصه .

لغت نامه دهخدا

نسوس. [ ن ُ ] ( ع مص ) خشک شدن نان یا گوشت. ( منتهی الارب ) ( از المنجد ) ( از اقرب الموارد ). سخت بریان شدن نان. ( زوزنی ). نسیس. ( المنجد ) ( اقرب الموارد ). || تخبّر. ( المنجد ) ( اقرب الموارد ). || لازم گرفتن روائی هر امر را. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). نسیس. ( اقرب الموارد ). || شتاب رفتن. ( منتهی الارب ). تند رفتن. ( از اقرب الموارد ).نسیس. ( اقرب الموارد ). || فرودآمدن در آب خاصة. ( از منتهی الارب ). رجوع به نس و تنساس شود.

دانشنامه عمومی

نسوس (به یونانی: Νέσσος) در اساطیر یونانی فرزند سانتاروس، موجودی افسانه ای با بالا تنهٔ انسان و پایین تنه اسب و یکی از سانتورهای اهالی تسالی بود که پس از مشارکت در جنگ لاپیت ها به میهن خود بازگشت و در انتها به دست هرکول کشته شد. نسوس برای نقشی که در ربودن دیانیرا همسر هرکول داشت، شناخته شده است.
نسوس از سرزمین مادری خود آرکادیا توسط هرکول رانده شده بود و بعد از آن خود را مسئول رودخانه ای به نام آینوس نمود. او حتی ادعا می کرد به خاطر شخصیت پسندیده اش توسط خدایان به این سمت منصوب گردیده است. بعد از سال ها مأمور شد همسر هرکول، دیانیرا را از رودخانه عبور دهد درحالی که هرکول خودش به تنهایی عبور می کرد. نسوس از این فرصت استفاده نمود و با قصد تجاوز به این تازه عروس، دیانیرا را بر پشت خود سوار کرده و سعی در فرار داشت. هرکول از نقشه او با خبر شد و با پرتاب تیری که به زهر هایدرا آغشته بود به سینه نسوس او را ازپا درآورد. نسوس هنگام مرگ به دیانیرا گفت قسمتی از خون او را نگه دارد و هنگامی که حس کرد هرکول را دارد از دست می دهد از آن به عنوان داروی عشق بر روی هرکول استفاده کند و تا ابد معشوق او باقی بماند. دیانیرا نیز ناآگاهانه حرف او را پذیرفت.
مدتی بعد، هنگامی که دیانیرا اعتماد خود را نسبت به هرکول به سبب یولا از دست داده بود یکی از لباس های هرکول را با خون نسوس شست و به او داد تا به تن کند. دیانیرا به طور اتفاقی قسمتی از خون نسوس از دستش افتاده و بر روی زمین ریخت. خون نسوس بر اثر تابش آفتاب شروع به بخار شدن کرد. او سریعا سم داخل خون را تشخیص داد و پیامی برای هشدار در مورد زهرآلود بودن لباس به هرکول فرستاد، اما دیگر بسیار دیر شده بود و خون به مانند یک زهر بر روی هرکول اثر کرد و باعث مرگ او شد. پس از مرگ هرکول، هرا بالاخره دلش به رحم آمد و اجازه داد بدن بیجانش بر روی زمین باقی بماند و او را به المپ برد، جایی که هرکول تبدیل به یک خدا و فناناپذیر گشت.

دانشنامه آزاد فارسی

نِسّوس (Nessus)
نِسّوس
در اساطیر یونانی، از سانتورها که قصد تجاوز به دِئیانیرا، همسر هرکول، را داشت و هرکول با تیری وی را از پای درآورد. نسّوس پیش از مرگ خونش را به دِئیانیرا داد و گفت همچون مهر گیاهی عشق هرکول را برای او نگاه خواهد داشت. اما بعد چون دِئیانیرا جامه ای آغشته بدان را به هرکول پوشاند باعث مرگش شد.

گویش مازنی

/nasoos/ ساییده نشده

ساییده نشده



کلمات دیگر: