نزله
فارسی به انگلیسی
catarrh, rheum
rheum
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
( اسم ) التهاب حادیامزمن نسج مخاطی همراه باازدیادترشحات معمولی یاعفونی این نسج : ضعیف وبیمارناک وبیشترنقرس ونزله و سرطان ... یابادنزله .تورمی که براثرنزله دندان درانساج نرم صورت پدیدمیایدوظاهرا منظره یک سلولیت رادارد.یانزله بینی .زکام یانزله دندان .عبارت ازالتهاب و آماس نواحی نرم گونه است که براثرنفوذچرک وخون در بافتهای نرم مجاوردندان چرکی پدیدمیاید وتمام نواحی مجاوربندلانه دندان مووف را فرامیگیرد . معمولانزله دندانی ازعواقب عفونت و آماسحادبنددندان یاالتهاب چربی بنددندان است .برخی دندان پزشکان نزله دندانی رانوعیلنفوسلولیت منتشریامتمرکز صورت میدانند پیله .
زکام بخصوص زکامی که با خرابی سینه و سرفه همراه باشد .
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
نزلة. [ ن َ زِل َ ] ( ع ص ) ارض نزلة؛ زمینی سخت. ( مهذب الاسماء ). زمین سخت و صاف که به اندک باران سیل از وی روان شود. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ج ، نَزِلات.
نزلة. [ ن ِ ل َ ] ( ع اِ ) نوع و هیأت فرودآمدن. ( ناظم الاطباء ).
نزله. [ ن َ ل َ / ل ِ ] ( از ع ، اِ ) نَزْلة. زکام ، به خصوص زکامی که با خرابی سینه و سرفه همراه باشد. ( ناظم الاطباء ). عبارت است از جلب شدن فضولات مرطوبه از دو بطن مقدم دماغ به سوی حلق و بعضی نزله را مختص به جلب شدن فضولات مرطوبه از دو بطن مقدم دماغ به سوی ریه و سینه دانسته اند. ( از بحر الجواهر ). سرماخوردگی. چایمان. چاییدگی. ( یادداشت مؤلف ): زکام و نزله هر دو مشترکند... لکن بعضی طبیبان آن را که به جانب بینی فرودآید و منفذ را بگیرد و حس بوی بازدارد زکام گویند و آن را که به حلق و سینه فرودآید نزله گویند. ( از ذخیره خوارزمشاهی ).
نزله . [ ن َ ل َ / ل ِ ] (از ع ، اِ) نَزْلة. زکام ، به خصوص زکامی که با خرابی سینه و سرفه همراه باشد. (ناظم الاطباء). عبارت است از جلب شدن فضولات مرطوبه از دو بطن مقدم دماغ به سوی حلق و بعضی نزله را مختص به جلب شدن فضولات مرطوبه از دو بطن مقدم دماغ به سوی ریه و سینه دانسته اند. (از بحر الجواهر). سرماخوردگی . چایمان . چاییدگی . (یادداشت مؤلف ): زکام و نزله هر دو مشترکند... لکن بعضی طبیبان آن را که به جانب بینی فرودآید و منفذ را بگیرد و حس بوی بازدارد زکام گویند و آن را که به حلق و سینه فرودآید نزله گویند. (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
نزلة. [ ن َ زِل َ ] (ع ص ) ارض نزلة؛ زمینی سخت . (مهذب الاسماء). زمین سخت و صاف که به اندک باران سیل از وی روان شود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ج ، نَزِلات .
نزلة. [ ن َ ل َ ] (ع اِ) زکام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (صراح ). چیزی است شبیه به زکام . (از اقرب الموارد). رجوع به نزله شود. || یک بار فرودآمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). یک دفعه نزول . (ناظم الاطباء). المرة الواحدة من النزول . (اقرب الموارد). || مرة. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بار. دفعه . قوله تعالی : لقد رآه نزلةً اخری ̍. (قرآن 13/53)؛ أی مرة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (ص ) ارض نزلة؛ زمین نیکوزراعت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زمین نیکوزراعت شده . (ناظم الاطباء). زمین پاکیزه زراعت . زاکیةالزرع . (اقرب الموارد). || (مص ) زکام شدن . (از اقرب الموارد). به زکام مبتلا شدن . (از المنجد). || بالیدن و پاکیزه شدن و نمو کردن زراعت . (از اقرب الموارد). نَزَل . || سخت شدن زمین چنانکه آب بر وی نه ایستد. (تاج المصادر بیهقی ). نَزَل .
نزلة. [ ن ِ ل َ ] (ع اِ) نوع و هیأت فرودآمدن . (ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
فهرست شهرهای الجزایر
دانشنامه آزاد فارسی
التهاب هر نوع غشای مخاطی، مخصوصاً در بینی و گلو، همراه با افزایش ترشح مخاط.
دانشنامه اسلامی
معنی نَزَّلَهُ: آن را نازل کرد - آن را فرو فرستاد
معنی مَرَّةٍ: بار - دفعه - یک بار - دو بار (کلمه مرة به معنای یک دفعه است ، پس کلمه مرتان به معنای دو دفعه است ، و از ماده مرور گرفته شده ،و دلالت می کند یک بار انجام یک عمل ، همچنانکه کلمات دفعه و کره و نزله هم معنای آنرا میدهند ، و بر وزن آن نیز هستند و هم از ن...
معنی مَرَّتَانِ: دو بار - دو دفعه (کلمه مرة به معنای یک دفعه است ، پس کلمه مرتان به معنای دو دفعه است ، و از ماده مرور گرفته شده ،و دلالت می کند یک بار انجام یک عمل ، همچنانکه کلمات دفعه و کره و نزله هم معنای آنرا میدهند ، و بر وزن آن نیز هستند و هم از نظر اعتبار ن...
معنی مَّرَّتَیْنِ: دو بار - دو دفعه (کلمه مرة به معنای یک دفعه است ، پس کلمه مرتان به معنای دو دفعه است ، و از ماده مرور گرفته شده ،و دلالت می کند یک بار انجام یک عمل ، همچنانکه کلمات دفعه و کره و نزله هم معنای آنرا میدهند ، و بر وزن آن نیز هستند و هم از نظر اعتبار ن...
ریشه کلمه:
نزل (۲۹۳ بار)
گویش مازنی
۱زکام ریزش آب بینی ۲سر درد