چوی یا آهنی طویل که قصابان گوسپند سلخ کرده بدان آویزند و قطعه قطعه کرده فروشند .
قنار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قنار. [ ق ِن ْ نا ] ( اِ ) قناره. ( المعرب جوالیقی ص 269 ). رجوع به قناره شود.
قنار. [ ق ُ] ( اِ ) چوبی یا آهنی طویل که قصابان گوسپند سلخ کرده بدان آویزند و قطعه قطعه کرده فروشند. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات بنقل از مصطلحات ). رجوع به قَنارَة شود.
قنار. [ ق ُ] ( اِ ) چوبی یا آهنی طویل که قصابان گوسپند سلخ کرده بدان آویزند و قطعه قطعه کرده فروشند. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات بنقل از مصطلحات ). رجوع به قَنارَة شود.
قنار. [ ق ِن ْ نا ] (اِ) قناره . (المعرب جوالیقی ص 269). رجوع به قناره شود.
قنار. [ ق ُ] (اِ) چوبی یا آهنی طویل که قصابان گوسپند سلخ کرده بدان آویزند و قطعه قطعه کرده فروشند. (آنندراج ) (غیاث اللغات بنقل از مصطلحات ). رجوع به قَنارَة شود.
دانشنامه عمومی
قنار (الجزایر). قنار (به عربی: القنار) یک شهرداری در الجزایر است که در استان جیجل واقع شده است. قنار ۱۳٬۷۴۷ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای الجزایر
فهرست شهرهای الجزایر
wiki: قنار (الجزایر)
گویش مازنی
/ghenaar/ دنده ی بدون گوشت
دنده ی بدون گوشت
کلمات دیگر: