یکبار از فسائ . جمع : فسوات
فسوه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فسوة. [ ف َس ْ وَ ] (ع اِ) یکبار از فساء. ج ، فسوات . (از اقرب الموارد). رجوع به فساء شود.
( فسوة ) فسوة. [ ف َس ْ وَ ] ( ع اِ ) یکبار از فساء. ج ، فسوات. ( از اقرب الموارد ). رجوع به فساء شود.
پیشنهاد کاربران
در زبان عربی باد سبکی بدون سرو صدا از شکم خارج شود
کلمات دیگر: