کلمه جو
صفحه اصلی

مجلو

فرهنگ فارسی

جلا داده شده

لغت نامه دهخدا

مجلو. [ م َ ل ُوو ] ( ع ص ) جلاداده شده و زدوده و صیقل کرده شده. ( ناظم الاطباء ). زدوده شده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || روشن و درخشان و تاب دار. ( ناظم الاطباء ).


کلمات دیگر: