کلمه جو
صفحه اصلی

بسنی

فرهنگ فارسی

یکی از جمهوریهای متحد یوگسلاویست با ۵۲٠٠٠ متر مربع وسعت و پایتخت آن بسنه میباشد . این شهر با معاهد. برلن سال ۱۸۷۸ م جزو عثمانی بود و سپس بوسیل. اتریش و هنگری اشغال و منضم بدان کشور گردید . در سال ۱۹۱۸ مستقل و با صربستان متحد شد و حکومت سربو کروات اسلاون را تشکیل داد .

لغت نامه دهخدا

بسنی. [ ب ُ ] ( اِخ ) یکی از جمهوریهای متحد یوگسلاویست با 52000 متر مربع وسعت و 3101000 تن جمعیت اسلاو. پایتخت آن بسنه سرای یا سراژوو میباشد. این شهر با معاهده برلن سال 1878 م. جزو عثمانی بود و سپس بوسیله اتریش و هنگری اشغال و منضم بدان کشور گردید. در سال 1918م. مستقل و با صربستان متحد شد و حکومت صرب ، کروات و اسلاون «یوگوسلاوی » را تشکیل داد.

دانشنامه عمومی

بسنی (به ترکی استانبولی: Besni) شهری است در کشور ترکیه که در استان آدیامان واقع شده است. جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۸ میلادی ۲۵٬۰۸۳ نفر و بر اساس برآوردهای سال ۲۰۰۹ میلادی ۲۵٬۱۷۰ نفر می باشد.
فهرست شهرهای ترکیه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بِسْنی، مرکز شهرستانی در استان آدی یامان در آناطولی جنوبی است.
در دامنه های یومروتپه، از ارتفاعات رشته جنوب شرقی کوههای توروس، و درارتفاع نُه صدمتری از سطح دریا واقع است جایگاه قدیمی آن، پنج کیلومتر جنوبی تر و در حوالی قلعه بسنی بوده، که در طول زمان، بر اثر طغیان رودخانه ، بارها تغییر مکان یافته است.
نامهای متفاوت بسنی
بسنی در ادوار مختلف، نامهای گوناگون داشته؛ در روزگار پادشاهی کوموگنه، بِهِسْنا و مدتها بعد، بت هسنا (به سریانی) و در منابع عربی و فارسی، بِهسْنا، نام مرکبی با جزء هِسنا (به معنای بی نظیر، و قرین بهشت) دانسته شده است.این نام که در آغاز عهد عثمانی بَهِسنی و بَهَسنی گفته می شد، در اواخر قرن سیزدهم، به صورت بِهِسنی، و بعدها بِسنی درآمد.
پیشینه بسنی
بسنی که در طول تاریخ صحنه تعرض اکدیان، هوریائیان، میتانیان و آشوریان بوده، از حدود ۵۰۰ ق م به تصرف پارس، اسکندر و یونانیان درآمد.قلعه بسنی در زمان خلیفه ثانی ، پس از فتح مرعش، گشوده شده و یکی از قلاع ثغور شامیّه در حوالی روم شرقی بوده است.این قلعه از نخستین ادوار گسترش اسلام آماج حملات نیروهای عرب می شد، و از همان زمان و همچنین در دوره سلجوقیان ، تابع کیسون (کَیسْوم) بود.عبور جاده مشهور ابریشم از بسنی، که بغداد را به حلب می پیوست، بر اهمیت بسنی افزوده و سبب شده بود که بارها دست به دست شود.سپاهیان اموی در ۵۰، نواحی بسیاری در جنوب شرقی آناطولی و از جمله بسنی را تصرف کردند.در اوایل قرن سوم، در مجادله امین و مأمون، اعراب مُضَر و ربیعه در کیسون و توابع آن به ریاست نصر بن شَبَث العُقیلی، بسنی را به صورت پایگاه مخالفت و مقاومت در برابر مأمون درآوردند.بسنی همراه با مرعش، حَدَث (گوینوک) و کیسون، در ۳۳۷ـ ۳۳۸/۹۴۹، با حمله بارداس فوکاس، فرمانده نیروهای روم شرقی ، از دست سیف الدوله علی، امیر حَمدانی، گرفته شد و بیش از یک قرن در تصرف روم شرقی ماند.در ۴۷۶ـ۴۷۷/ ۱۰۸۴، بولداچی، از فرماندهان سپاه سلیمان اول فرزند قُتُلمُش، بنیانگذار دولت سلجوقیان آسیای صغیر ، آنجا را فتح کرد.پس از آن که صلیبیان در ۴۹۰ـ۴۹۱/۱۰۹۷ مرعش را تصرف کردند، بسنی و کیسون به حاکمیت کوغ واسیل (واسیل دزد)، سرکرده مشهور یاغیان ارمنی ، در آمد و در ۵۰۹ ـ ۵۱۰/۱۱۱۶، بودوئن دوم، کُنت اورفه، آن نواحی را از دست جانشین او، واسیلی داگا، بیرون آورد.بسنی از آن پس به موقعیت بسنی در جنوب ترکیه دست فرانکها افتاد و تا ۵۴۳ ـ۵۴۴/۱۱۴۹ جزو سینیور (ارباب) نشین مرعش بود.اما چون در همین سال رنو، آخرین ارباب، در جنگ با نورالدین محمود حاکم شام به قتل رسید، بسنی به انضمام تمامی قلمرو اربابها، به حاکمیت ژوسلن دوم، کُنت اورفه، درآمد و با اسارت کنت به دست ترکان در صفر ۵۴۵/ ۱۱۵۰، مسخر مسعود اول، سلطان سلجوقی، شد.با درگذشت مسعود در ۵۵۰ و آشوبهایی که در آناطولی روی داده بود، به تسخیر نورالدین محمود زنگی درآمد، اما تسلط قطعی او بر آن جا پس از لشکرکشی به آناطولی در ۵۶۸ ـ۵۶۹، تحقق یافت، و بالاخره تمامی قلمرو او از جمله بسنی به دست ایوبیان افتاد و با تجزیه دولت ایوبیان پس از فوت صلاح الدین یوسف اول، جزو قلمرو ملک ظاهر غازی بن صلاح الدین، فرمانروای ایوبی حلب ، شد.در ۶۱۵، عزالدین کیکاوس اول، سلطان سلجوقی آسیای صغیر، به حلب و شام حمله برد و بسنی را نیز محاصره کرد.ولی با شنیدن خبر نزدیک شدن ملک اشرف، دست از محاصره قلعه کشید و به ملطیه رفت.هنگام لشکرکشی هلاکو به شام در ۶۵۸ـ۶۵۹، بسنی به دست مغولها افتاد.هلاکو ، در قبال یاریهای هت هوم، پادشاه ارمنی کیلیکیه، خواست بسنی را در اختیار او بگذارد، اما با مخالفت شدید اهالی ترک قلعه بسنی روبرو شد و از تصمیم خود برگشت و حاکم مسلمانی بر آن شهر گماشت.به محض این که مغولها از آن حوالی دور شدند، ارمنیان به بسنی حمله کردند، و چون هیچ کدام از مملوکان به یاری نیامدند، قلعه بسنی در ۶۵۹ تسلیم پادشاه ارمنی شد.در ۶۶۴ـ۶۶۵، سلطان مصر ، ملک ظاهر بَیبَرس، به کیلیکیه لشکر کشید و لیفون، پسر هت هوم ـ پادشاه سیس ـ را اسیر کرد اما در مصالحه ای که بعدها به عمل آمد، با باقی ماندن بسنی در تصرف پادشاه ارمنی موافقت کرد.سلطان ملک اشرف خلیل بن قلاوون در ۶۹۲ـ۶۹۳، بدرالدین بیدرا، از امرای بزرگ، را مأمور تسخیر کیلیکیه کرد.پادشاه ارمنی با تسلیم شهر مرعش و قلعه های بسنی و تّل حمدون، پیشنهاد صلح کرد و سلطان، امیر بدرالدین بکتاش منصوری را به نیابت بسنی تعیین کرد.او به آبادانی شهر و تعمیر و تحکیم قلعه آن پرداخت.بسنی از آن تاریخ، یکی از نایب نشینان ولایت حلب از قلمرو سلطنت ممالیک مصر شد.از نیمه دوم قرن هشتم که بنی ذوالقدر در البِستان و حوالی آن به قدرت رسیدند، حومه بسنی به صورت مسکن قبایل گوناگون ترکمن منسوب به خاندان ذوالقدر در آمد.در ۸۰۱، بسنی همراه با سیواس، دارنده و ملطیه جزو قلمرو عثمانی شد و در ۸۰۳، که تیمور سرگرم تصرف سیواس و ملطیه بود، به دست مملوکان افتاد.منتها تیمور در هفتم صفر ۸۰۳، پس از محاصره ای سنگین، آنجا را تسخیر کرد؛ اما به محض این که از آن جا دور شد، مملوکان، بار دیگر، تصرفش کردند.بسنی چندی نیز تحت حاکمیت بنی ذوالقدر بود و بالاخره باردیگر به دست مملوکان افتاد.با وجود این، بسنی و حومه آن همچنان به صورت ناحیه ای باقی ماند که اکثریت اهالی آن را ترکان بنی ذوالقدر تشکیل می دادند و ساخت اجتماعی و فرهنگی ویژه خود را حفظ می کرد.
جمعیت و اقتصاد بسنی
...


کلمات دیگر: